مگه تموم عمر چند تا سریاله؟ نقدی بر سریال جدید سروش صحت
مگه تموم عمر چند تا سریاله؟ نقدی بر سریال جدید سروش صحت
نویسنده: بنیامین کلاچاهی ثابت
سروش صحت استادِ خلق شخصیتهای بیمزه و اعصاب خردکُن است و احتمالاً خودش بهتر از هر کسی این را میداند.
همین ویژگی باعث شده که این سالها هر قدر برخیها، لوده بازی بیشتر را برای خنداندن مخاطب انتخاب کردند، در عوض صحت با نمایش همین بیمزه بودنها از مخاطب خنده گرفت.
به زبان ساده یعنی که او عامدانه شخصیتهای بینمک و جوگیر و کم ظرفیتی خلق میکند و بعد خودش کنارِ مخاطب مینشیند و حسابی به رفتارهای عجیب آن شخصیتها میخندد.
در واقع او ترجیح میدهد به جای این که تنها به هم بخندیم، با هم به هم بخندیم!
این را من نه از لطیفه تعریف کردنهای شخصیت حبیب در سریال لیسانسهها و نه از نمکپرانیهای شخصیت هوشنگ در سریال شمعدونی، بلکه از اجرای خود سروش صحت در مسابقه استندآپ کمدی مرحومِ خندوانه فهمیدم.
وقتی یکی از خلاقترین نویسندههای طنز که از سریالهایی نظیر زیر آسمان شهر و بدون شرح تا سریالهای همین سالها (که در کمال ناباوری برای تلویزیون ساخته میشد) هیچوقت با کمبود سوژه برای نوشتن روبهرو نبود، تقریباً بدون متن روی صحنه رفت و در تمام زمانِ خود به شوخیهای فیالبداهه با خودش و باخت حتمیاش به امین حیایی پرداخت و ضمن تأکید بر بیمزه بودن اجرایش در طول اجرا، با خوشحالی به برنده شدن کاپِ اخلاق بسنده کرد.
اساساً (با لحن دکتر افشار سریال ساختمان پزشکان) روی دیگر و شاید واقعیتر اتفاقات خندهدار، حرص در آور بودن این اتفاقهاست.
آن طور که روزگاری جری ساینفلد و لری دیوید با نوشتن سریال کمدی «ساینفلد» لحظات خندهداری را درباره چالشهای روزمره شخصیت اصلی سریال که یک نویسنده طنز بود برای مردم مظلوم آمریکا!! طراحی کردند و سالها بعد لری دیوید تصمیم گرفت آن روی اعصاب خوردکن اتفاقات برای شخصیتی مشابه را در سریال دیگری به اسم «زیاد ذوق زده نشو» به تصویر بکشد.
نتیجه آن است که قطع تماشای پشتِ هم قسمتهای ساینفلد و ادامه تماشای پشتِ هم سریال دوم به یک اندازه سخت است.
صحت هم که قبلاً با شخصیتهای جانبی مانند خانواده نعمتیان و دزدِ باجگیر شمعدونی یا جوانِ دیه بگیر لیسانسهها مخاطبش را کمی با این نوع طنزِ بازیگوشانه! آشنا کرده بود، این بار شخصیتهای اصلیتر سریالش (سریال مگه تموم عمر چند تا بهاره) را از چنین زاویهای به مخاطب نشان میدهد.
در واقع این شخصیتها آدمهای ناجورتری از سریالهای قبلی نیستند و در مقایسه ناگزیر نیما ربانی در سریال جدید و حبیب لیسانسهها کافی است دخترها اعصاب خوردکُن بودنِ خواستگار هزارسودایی مانند حبیب که تعدد خواستگاریهایش بامزه به نظر میرسید و پسرها نیز چنین مختسگری (دختر مورد خواستگاری قرار گرفته) را تصور کنند.
به نظر موضوع این است که سروشِ صحت بعد از پیدا کردن مخاطب جنس طنز خود با سریالهای تلویزیونی و با اثبات دغدغههای عمیقتر ذهنیاش بعد از ساخت فیلم سینمایی «جهان با من برقص» و اجرای برنامه «کتاب باز» حالا تصمیم گرفته سلیقه شخصی خودش را بیشتر از قبل در سریال جدیدش وارد کند که اجرای مداوم گروه موسیقی در طول سریال نمونهای از آن است. حتی اسم سریال هم به نوعی گواهی میدهد که به نظر، سازنده آن چنین تمایلی دارد.
سریال تا اینجا با همین امضای خاص سازنده خود در بیشتر لحظات موفق بوده و ادامه طنز انتقادی آثار قبلی که در کنار شوخی با رسیدگی مسئولین به مشکلات، اولویت نقد را روی نقدِ برخی رفتارهای خودِ ما آدمهای عادی مانند حسادت، ترس، منفعت طلبی، شعارزدگی و…. قرار داده، دوباره جواب داده است.
اگرچه سریال هنوز به ماجرای فانتزی پیش روی داستان خود وارد نشده، اما پیشبینی شخصی من به عنوان یک شیمیخوانده علاقهمند به طنز نسبت به قدرت تخیل و ایدهپردازی شیمیست و طنازِ مورد علاقهام، بسیار خوشبینانه و حتی هوادارانه است.
حتی اگر سروش صحت تصمیم داشته باشد که خلاف اسمش پیام آورِ سلامت برای اعصاب ما نباشد، باز هم از او میخواهم که بنویسد و بسازد و حتی بُکُشد و بخنداند.
این سریال را میتوانید از فیلیمو یا نماوا تماشا کنید.
پایان
برای مطالعه نقد و بررسی سایر فیلمهای کمدی اینجا کلیک کنید.