فیلم سینمایی اونا کیا؟ بدون سانسور
فیلم سینمایی اونا کیا؟ بدون سانسور
نویسنده: مهدی صالحی
فیلم سینمایی «اونا، کیا؟» تقابل و تعامل دو کلاهبردار است که تلاش میکنند به اهدافی مشترک اما با راهکارهایی عجیب به هدف برسند.
این فیلم ساخته فابیو بونیفاچی و فرانچسکو میکیچه و با بازی مارکوجیالینی در نقش مارچلو و ادواردو لئو در نقش دیوید در سال ۲۰۱۵ در کشور ایتالیا تولید شد.
این اثر سینمایی نوشته خود آقای فابیو بونیفاچی است.
این فیلم درباره تلاشهای دیوید نویسنده جوانی است که تلاش می کند تا اولین رمان خود را بفروشد.
اما هر کاری میکند نمیتواند به این هدف خود برسد به همین خاطر به سراغ شغل دیگری میرود (خدا رو شکر فهمید توی نوشتن پول نیست) و بعد از اخراج شدن از چند شغل سر انجام در یک کارخانه تولید مادهای عایق به عنوان مدیر تبلیغات شروع به کار میکند.
او بعد از فراز و نشیبهای طولانی به خاطر حضور در یک مهمانی و سرکشیدن مادهای که معلوم نیست چیست (چون سانسور شده بود) به خوابی عمیق فرو میرود و نمیتواند خود را به جلسه معرفی این ماده اسرارآمیز برای رسانهها و خریداران برساند و کارش را درست انجام دهد.
در نتیجه همانند کارهای قبلی از آنجا اخراج میشود و در به در و کوچه به کوچه دنبال عامل بدبختی خود یعنی همان گارسون میگردد.
چون به جز خواباندش با جعل امضا و صدایش توانسته تمام پساندازش را بالا بکشد و یک لیوان آب هم رویش (ولی اینکه چه مدل آبی خورد و بعد از آن خوابش برد یا نه ما بیاطلاعیم).
فابیو بونیفاچی نویسنده و کارگردان اهل بولونیا ایتالیا در سال ۱۹۶۲ به دنیا آمد و تا کنون بیش از ۳۰ فیلم را نویسندگی کرده که اکثر آنها در حوزه طنز و بقیه هم در حوزه نطنز ایتالیا نرسیده به رم میباشد.
این فیلم اولین تجربه او در بخش کارگردانی است که نامزد دریافت جایزه اولین کارگردانی در جشنواره کشورش شد و همچنین او توانسته است در جشنوارههای مختلف سینمایی نظیر گلدن گلوپ و یا گلدن سیک (Ciak یک مجله مشهور فیلم ایتالیایی است که در میلان منتشر میشود. این مجله محبوبترین مجله فیلم در این کشور است) نامزد و یا برنده این جشنوارهها در بخش فیلمنامهنویسی شود.
فیلم سینمایی «اونا، کیا؟» با توجه به تجربه خوب نویسنده، دارای داستانی منسجم و باورپذیر است.
این فیلم با صحنه پوشیدن لباس گارسون توسط دیوید و برداشتن کیک و قهوه از روی میز مشتری و بردن آن برای مدیر یکی از بخشهای انتشاراتی کتاب شروع میشود که در ادامه باز هم میبینیم یک گارسون با نام مارچلو و با همان کت و شلوار که دیدود پوشیده بود و با یک سینی که در آن نوشیدنی است به سراغ دیوید میآید.
در واقع نویسنده به ما میخواهد ارتباط کار دیوید و مارچلو را نشان بدهد و بگوید هر دو از یک فن برای نزدیک شدن به طعمه استفاده میکنند و هر دو کلاهبردارهایی هستند که از راه راست به هدف خود نمیرسند و معمولا در جادههای خاکی حرکت میکنند و باید منتظر حرکت دیوید باشیم.
در ادامه این داستان مارچلو شروع به بیان راههای کلاهبرداری از مردم عادی و مافیا میکند و در واقع همانطور که دیوید در آخر فیلم میگوید: او داشت با زبان بیزبانی به من میگفت که چگونه من را فریب میدهد ولی من متوجه نمیشدم.
حضور این دو در کنار هم و داشتن یک هدف مشترک به نام پول و تلاش برای رسیدن به آن و اینکه هر کجا گیر میکنند با توجه به تجربه خود در نوشتن و کلاهبرداری به نوعی از مهلکه میگریزند و جان سالم به در میبرند لحظات خندهآوری را برای بیننده خلق میکند.
اینجا را نخوانید. خطر لو رفتن داستان دارد.
در پایان فیلم مشخص میشود که خود دیوید هم یک کلاهبردار است.
پایان
برای مطالعه نقد و بررسی سایر فیلمهای کمدی اینجا کلیک کنید.