آلودگی در طنز یا طنز در آلودگی
طنز دافع آلودگی
نویسنده: مهدی صالحی
آلودگی فی النفسه چیز چندشآوری است و اگر با چیزی جمع بشود بسته به اینکه چه باشد و چه بستهای را روی میز و چه بستهای را زیر میز قرار دهد معنی متفاوتی دارد.
مثلا اگر با سیاست باشد، میشود آلوده سیاست شدن که دیر هضم است نه به معنی هضم غذا بلکه از باب ستم چون موجب ستم است و یا اگر با اقتصاد یا اجتماع یا انسان در حالت ظاهر و باطن جمع شود هم باز موجب هضم است.
ولی اگر با طنز جمع شود موجب بزم و شعف است چون آلودگی و طنز متضاد هم هستند.
پس جنگی در میگیرد و این بزن بزن، خود وسترنی است تمام عیار و در پایان این طنز است که میشورد و میبرد.
همانند شربت آلمیون ام جی ( توضیح واضحات درستش آلمیون است و آلمینیوم کلمه تحریف شده آن است چون دول خارجی نمیتوانستند مثل بچه آدم بگویند آلمیون، باور نداری از طرفداران تیم آلمیون اراک و پدر بزرگان و مادربزرگها بپرسید و سعی کنید از این پس درست تلفظ کنید تا این کلمه منحوس از بین برود).
اما از کجا به این نتیجه رسیدیم که طنز با آلودگی ضد است مثلا هر ساله در فصل پائیز و زمستان هوا آلوده میشود و طنزپردازان در این باب میگویند و با استقامت و صبر تا بهار داد سخن سر میدهند که این چه وضع است و با این کار آلودگی خجالت میکشد و میرود برای تعطیلات عید ولی بعد از عید باز میگردد.
دوباره مبارزهای نو در میگیرد تا بهار سال بعد اما طنزپردازان در این راه تنها نیستند.
در آن طرف میدان شهرداری و دولت و امثالهم حضور دارند و کار را تقسیم میکنند.
داد زدن و نوشتن و اعتراض با طنزنویس و برپایی جلسات متعدد و صرف میوه و غذا و در پایان حق جلسه با آقایان که به نظر خودشان عادلانه است پس حق ها تقسیم میشود و آلودگی هم رفع میگردد.
اما اگر سیاستی آلوده شود افرادی مثل ایرج میرزا میآیند و رفع آلودگی میکنند و در تاریخ میمانند (که نسخه بدون سانسورش لب خیابان، لب جوی آب و سایر لبهای مجاز موجود است).
ولی نطقهای آتشین سیاستمداران در گوشهای از تاریخ خاک میخورد پس برای رفع آلودگی طنز بخوانید، کاریکاتور ببینید و حتما در دل فحش بدهید سبک میشوید که این تاثیرش بیشتر از طنز و کاریکاتور است (خودم یکی را بردم خانه امتحان کردم به جان شما سبک شدم ).
این چهل پنجاه نفر هم بیزحمت نیایند تو خیابان بلکه این اینترنت درست شود کار داریم.
پایان