آشنايي با نگارش طنز و کمدي در ادبيات نمايشي، قسمت ۱۷
«در قسمت هاي قبلي به وضعيت هاي نمايشي و طراحي داستان هاي طنز و تاثير و کارکرد هر يک از عناصر در ساختار طرح دراماتيک طنز پرداختيم در اين قسمت به شخصيت کمدين خواهيم پرداخت.»
شخصيت کمدي و کمدين
تفاوت «شخصيت کمدي» و «کمدين» بسيار مهم است و غالبا اين دو مفهوم با يکديگر خلط ميشوند. لذا براي ورود به بحث ضروري است به اين تفاوت بپردازيم.
هر دوي اين کاراکترها احتياج به انعطافپذيري در حرکات؛ عدم انعطافپذيري در رفتار؛ هوش سرشار و حاضر جوابي؛ بازي روان و يکدست با اندکي اغراق و البته قدرت طنزپردازي و خنداندن مخاطب خود را دارند اما تفاوت آنها را مي توان به شرح زير بيان کرد:
- «کمدين» نقش محوري در داستان دارد (نه نقشهاي حاشيهاي همچون ميري و ظهوري)
- فيلمهايي که در آن «کمدين» نقش دارد به شکل سريالي و با کاراکتري مشخص ساخته و پخش ميشوند (مانند مجموعهي فيلمهاي لورل و هاردي، باستر کيتون، چاپلين، هارولد لويد، نورمن، جري لوييس، …)
- خصوصيات، رفتارها، گريم چهره و حتي نوع لباسهاي کمدينها در تمامي اين فيلمها (به طوري که به همانها شناخته شوند) همواره ثابت است (مانند عينک گرد هارولد لويد، عصا و کفشها و کت و شلوار چاپلين)
اما بازيگر فيلم کمدي و يا همان «شخصيت کمدي» اگر تنها روايت کننده داستان طنز باشد کافي است بدون لحاظ کردن موارد بالا. مانند اکبر عبدي، عليرضا خمسه و اکثر بازيگران وطني ديگر که با تعاريف فوق، بازيگر فيلمهاي کمدي محسوب ميشوند نه کمدين!
از همين رو با توجه به قواعد فوق، و به زعم نگارنده در سينماي ايران تنها ميتوان به يک نفر که خالق يک شخصيت ساده روستايي در سينماي پيش از انقلاب بوده به عنوان تنها کمدين تاريخ کشورمان اشاره نمود (پرويز صياد در نقش صمد آقا)
خصوصيات شخصيت کمدي(به مفهوم عام)
بدون توجه به تقسيم بندي بالا در خصوص تفکيک شخصيت کمدي و کمدين خصوصيات مشترکي در بين کساني که به عنوان نقش محوري فيلمهاي کمدي ظاهر ميشوند وجود دارند که در اين قسمت به آنها خواهيم پرداخت.
در آثار کمدي ما همواره شاهد رفتار غير عادي آدمها هستيم، رفتار شخصيتهاي کمدي نيز بر همين اساس تعريف ميگردد.
کمدي، باورهاي فرهنگي و احترامي را که براي وجود جسماني انسان، به عنوان موجودي شريف، قايليم؛(بهعنوان مثال، در پرتاب کيک، ناشيگري و افتادن زمين يک شخص و…) خدشهدار ميکند و طبق رويدادها و روابط علت و معلولي ارتباط آنها را باژگونه جلوه ميدهد.
«شخصيتي کميک است که خود به خود و بي اراده راه خود را برود و دغدغه خاطر تلاقي با ديگران را نداشته باشد. خنده در اين هنگام پديد ميآيد تا گيجي و بي خيالي چنين شخصي را اصلاح و او را از خواب بيدار کند. در اصل هر کس جدايي از ديگران را پيش بگيرد خود را خندهدار ميکند کمدين غير اجتماعي است.» (برگسون، ۱۳۷۹: ۹۶)
شخصيت کمدي همواره در صدد آن است جوري عمل کند که مخاطبش دچار احساسات نشده و يا احساس خاصي او را متأثر نکند. هنگامي که مخاطب فارغ از احساسات است، ميتواند با نگاهي منطقي به مقايسه رفتارهاي شخصيت کمدي با ساير اشخاص بپردازد و به آن بخندد. (همانطور که قبلاً هم گفتيم احساسات آفت طنز است.) همچنين خود شخصيت کمدي نيز در مواجهه با رويدادهاي نمايش کمتر تحت تأثير احساساتش عمل ميکند.شهرت کمديني همچون باستر کيتون در اين است که به هيچ وجه نميتوان کوچکترين حسي را از حالات صورتش متوجه شد. حال در همين راستا هر عمل و يا رفتاري که بتواند شخصيت کمدي را از احساسات رايج جامعه دور نمايد شخصيت کمدي بامزهتر خواهد شد. يکي از اين رفتارها انعطافناپذيري است. اگر شرائط پيش روي شخصيت کمدي تغيير کند اما او همچنان به همان کار قبلي خود ادامه بدهد بالطبع اين کار شخصيت کمدي خندهدار خواهد شد. به عنوان مثال، هنگامي که پيچ ميپيچد شخصيت کمدي نميپيچد.
راه ديگر دور کردن احساسات از شخصيت کمدي ماشيني کردن او است. به شکلي که حرکات او همچون ماشيني بي احساس تکراري و بر اساس نظمي خاص انجام گيرد. بهترين مثال اين حالت، فيلم عصر جديد چارلي چاپلين است که او خود تبديل به قسمتي از ماشين ميشود.
خودکار شدن و غير ارادي بودن رفتار و حرکات از ديگر خصيصههاي شخصيت کمدي است. لذا کمدين سعي بر آن دارد تا توجه ما را از اعمالش که کاملاً ارادي و آگاهانه است به سمت حالتهاي غير ارادي ببرد. منظور از حالتها هم، ژستها، وضعيتها، جنبوجوشها و حتي گفتارهاي بي هدف است. بدين ترتيب توجه به اعمالي که اختيار يک شخص و احساساتش در آن متجلي است تراژدي (مانند عمل از روي ميل و اراده قهرمانان تراژدي واسطورهاي) و اعمالي که خودبخود و بي اراده باشند کمدي ميشود. (مانند شخصي که نشان ميدهد مختار است اما همواره افسارش در دست زنش است.) به طور کلي؛ بي انعطافي، گيجي و سر به هوايي، اجتماعي نبودن؛ اينها در هم نفوذ ميکنند و شخصيت کمدي را به وجود ميآورند.
در مجموع ميتوان گفت کمدين سعي دارد توجه ما را به سمت ويژگيهاي جسماني (نه معنوي و روحاني) پيشساخته خود معطوف سازد. يعني اعمال و حالات فيزيکي که به هيچ وجه با شرايط جاري سازگار و منطبق نيستند و شخصيت کمدي همچون يک ضبط صوت، تجربياتي را که قبلاً ضبط کرده در وقت مقتضي و بدون توجه به وضعيت فعلي بروز مي دهد.
شخصيت کمدي معمولاً يک [نوع] هست يک نوع از انسانهايي که ميتواند هر يک را به جاي وي نشاند (احمق ها، ساده لوحان، گيجها و…). اما شخصيت تراژدي يک فرد است و قهرمان تراژدي همواره يکتاست و در صورت تقليد مضحک از آن، تراژدي تبديل به کمدي ميشود. (پارودي)
شخصيت کمدي جوري رفتار ميکند که انگار همه چيز براي او آفريده شده است. مثلاً اگر پزشک باشد نشان ميدهد بيمار براي وي آفريده شده است. شخصيت کمدي شخصيتي است که مدام فکر خود را دنبال ميکند او لجوج است شخصيت کمدي تنها هر آنچه را خود بخواهد ميبيند.گويي شخصيت کمدي در رؤيا بسر ميبرد. شخصيت کمدي در گفتارها و کردارهاي خود غرق نميشود و تنها احتياج به کار انداختن هوش و شعور خود دارد.
اگر شخصيت کمدي اجازه دهد تصورات و انديشههايش با هم صحبت کنند کافي است. چرا که شنيدن انديشههاي وي که معمولاً خلاف عرف و عادات اعمال آدمي است هميشه جالب توجه بوده است.
او حتي در ستيزهاي خود به طور ناآگاهانه رفتار ميکند. به تقسيمبندي زير توجه کنيد.
* شخصيت کمدي آگاهانه به سمت يک هدف خيالي و موهوم رفته و يا بهطورکلي هيچ هدفي ندارد.
* شخصيت کمدي ناآگاهانه به سمت يک هدف واقعي ميرود.
* شخصيت کمدي معمولاً با هر شيطنتي تصميم ميگيرد که به هدفش برسد.
* هميشه پيش روي شخصييت کمدي راه راحتتري وجود دارد اما او راه سختتر را انتخاب ميکند. شخصيت کمدي ابله نيز ميتواند در طول داستان لياقت خود را اثبات نمايد.
* کمدين دوست دارد تا از شرايط تخطي نکند اما به دليل گيجي ذاتياش نميتواند.
* شخصيتهاي کمدي ميتوانند توامان با هوش زيرک و مبتکر باشند. (چاپلين، کيتون، ووددي آلن، لويي دوفونس)
* شخصيتهاي کمدي ميتوانند ساده، احمق و خرفت جلوه کنند. (لورل و هاردي، هارولد لويد)
* شخصيتهاي کمدي ميتوانند خيالباف، غير عادي، پر جنب و جوش باشند. (جري لوئيس، دنيکي، نورمن) استيونيل در خصوص شخصيتهاي کمدي چنين ميگويد:
«شخصيت کمدي موجودي غير عادي و منحصر به فرد است که اجازه دارد پايش را از گليم چارچوبهاي داستاني بيرون گذاشته و به سبک و سياق خودش بازي کند. درست مثل بچهاي که همه قوانين و قواعد را به بازي ميگيرد.» (نيل،۱۳۷۸: ۱۱۶)
به همين دليل شخصيتهاي کمدي غير عادي و منزوي به نظر ميرسند انزواي آنها در اصل ناشي از تقابل است که بين قواعد تثبيت شده اجتماعي و قراردادهاي فرهنگي از يک سو و حالتهاي خودسرانه آنها از سوي ديگر وجود دارد.
فردي هم که قرار است نقش محوري يک فيلم کمدي را برعهده گيرد نياز به ويژگيهاي فردي زير را دارد.
- تسلط بر اندامهاي بياني چهره.
- تسلط بر اندامهاي بياني بدن.
- قدرت مانور حسي شديد. (هوشمندي).
- توانايي تغيير صدا و تيک گفتاري و رفتاري
- بيتناسبي فيزيکي.
- تعادل.
- آشنايي با فنون آکروباسي.
در بخش بعدي به گفتگو و ادبيات طنز در فيلم هاي کمدي خواهيم پرداخت.