نمایشگاه عفاف و کتاب
نمایشگاه عفاف و کتاب
نویسنده: ابراهیم کاظمیمقدم
امسال اطلاعرسانی و تبلیغات نمایشگاه کتاب خیلی خوب بود. مثل آن مهمانی که بعد از خوردن سه مدل خورش و چهار مدل پیشغذا که خانم خانه پخته و میگویی: «نوشابهاش خیلی خوب بود».
البته انصافا غذاهای نمایشگاه کتاب امسال خوب بود. من باب مثال عرض کردم. چون کلا زده بودند تو کار حاشیه. آدم یاد این فیلمهای نمایش خانگی میافتد که یک تیکه تقطیع شده را میدهند یک پیج اینستاگرام یا کانال تلگرام پخش کند.
بعد هم یک عده جهت خنده و یک عده جهت چزاندن بقیه و گروهی هم جهت اجرای پدافند غیرعامل در جنگ نرم پخشش میکنند. خودش از صد تا تبلیغ هم بهتر است.
امسال تا من به خودم بجنبم و یادم بیاید که بُن کتابی هست و بروم دنبال گرفتن آن، دیدم همه از دعوت تولستوی به حجاب میگویند. البته چیز عجیبی نبود.
خب الان دغدغه مسئولان حجاب است دیگر. اگر از جمله ای از رونی کلمن یا همین خلیل عقاب و هادی چوپانِ خودمان در باره حجاب مینوشتند، جای تعجب بود. یا مثلا مینوشتند: «اصغر فرهادی: حجاب خیلی…».
آن وقت جا داشت اینقدر حاشیه درست بشود. ولی جملات دو نویسنده بزرگ در نمایشگاه کتاب، آن هم مطابق منویات مسئول مربوطه اصلا عجیب نبود.
شاید دوستان فکر میکردند مسئولش کتاب نمیخوانده و اینها را از توی گوگل پیدا کرده. البته بعدا طرف منبعش را هم توییت کرد. ولی چه فایده؟ سیل حاشیه شروع شده بود.
هرچند اگر مسئول مربوطه بیشتر دقت میکرد میفهمید شناخت کسانی که بدون حجاب نمایشگاه میآیند از تولستوی و ویکتور هوگو در حد رضا عطاران در فیلم هزارپا بود. چون هرکدام که رد میشدند بعد از خواندن بنر میگفتند: «تموم شد؟ خیلی تأثیر گذار بود!».
این را میتوان از میزان فروش آثار این بزرگواران در نمایشگاه هم فهمید. چون به غیر از چند تا «جنگ و صلح» که رنگ جلدش اتفاقی با رنگ سال یکی شده بود و برای دکور خانه چند تایی فروش رفت؛ این نویسنده عایدی چندانی نداشت.
البته تعدای هم «گوژپشت نتردام» خریداری شد که خودم دیدم چند نفر به خاطر طرح جلدش فکر کردند ماجرای زامبیهاست و خریدند.
نمایشگاه عفاف و کتاب
پیشنهاد من برای سال آینده مدیران نمایشگاه کتاب این است که از گروه کی پاپ استفاده کنند. هر یک جمله از این برادران که البته جای خواهر ما هستند، اندازه ی حدود ٢٠٠ ویکتور هوگو تأثیرگذار خواهد بود.
شما فکرش را بکن یک کتابی مثل «مغازه خودکشی» که امسال همه جای نمایشگاه با انواع و اقسام چاپ و ترجمه ریخته بود اصلا فروش داشت؟
حتی اگر به دکور خانه آبجی خود «ژان تُله»(نویسنده کتاب) هم میآمد، نمیخرید. اما وقتی اعضای BTS معرفیاش کردند انقدر معروف شد که روزنامه تایمز هم در قسمت پر فروشهایش آن را آورد و الآن هم در نمایشگاه کتاب ما.
مورد بحث برانگیز دیگر در نمایشگاه کتاب هم وایتبردهای زیادی بود که مثلا میخواست تریبون آزاد بحث درباره حجاب باشد. منتها هرچه نویسنده شعار سال نمایشگاه خوب بود و موجز مینوشت. نویسنده متن سوال در بالای این وایتبردها اصلا اعتقادی به چیزی جز اطناب نداشت.
طرف با خودش گفته بود بگذار حالا که بحث داغ است به تنهایی سرانه مطالعه کشور را بالا ببرم. در بعضی تابلوها سه خط سوال پرسیده بود و بعدش هم چهار خط گزینه الف و چهار خط دیگر گزینه ب.
تا میآمدی بخوانی میدیدی ده دقیقه است جلوی غرفه کتابهای بنده خدایی ایستادی و حالا زشت میشود نخری. خلاصه در رودربایستی نصف بن کتابت را همانجا مصرف میکردی.
گفتم بن کتاب. بن کتاب امسال هم جالب بود. نمایشگاه حضوری، بن کتاب و خرید مجازی. مثل این است که بروی بقالی بعد که جنسها را انتخاب کردی از اسنپ یا اُ کالا سفارش بدهی بیاورند.
حیف حاشیهها رفت سمت حجاب و بن کتاب فراموش شد.
پایان
برای مطالعه سایر مطالب اینجا کلیک کنید.