پایان پوست شیر از نگاه کارگردانان دیگر

پایان پوست شیر از نگاه کارگردانان دیگر

نویسنده: علی بهاری

سریال پوست شیر این روزها توجه مردم را به خود جلب کرده است و در شبکه‌های اجتماعی درباره پایان آن صحبت می‌کنند. جمشید محمودی این سریال جذاب را کارگردانی کرده است.

اما اگر پوست شیر را فرد دیگری کارگردانی می‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟ احتمالا پایان‌بندی‌اش این گونه می‌شد:

اصغر فرهادی: در قسمت آخر، لیلا برای همیشه ایران را ترک می‌کند و به آلمان می‌رود. مشکات هم سرنخی به دست می‌آورد که رضا پروانه پشت کل ماجراست. بچه‌های آگاهی راه می‌افتند و به محض آن که از محوطه اداره بیرون می‌روند سریال تمام می‌شود.

منوچهر هادی: ساحل زنده بوده و فقط می‌خواسته نعیم و لیلا را با هم آشتی دهد. او همه این کارها را با کمک مژگان انجام داده.

در سکانس آخر، صدرا و ساحل وسط یک ویلای بزرگ در کلاردشت، جشن عروسی مفصلی برگزار می‌کنند. فیلمبردار مراسم هم خواهر رضا پروانه (با بازی یکتا ناصر) است که بعد از سالها دوباره ظاهر شده و می‌خواهد با منصور ازدواج کند.

مسعود کیمیایی: همه چیز، کار خواهر رضا پروانه بوده. او در قسمت آخر با کارد آشپزخانه، نعیم، لیلا، مرتضی، بهزاد، صدرا، مادر صدرا و منصور را کاردی می‌کند و در آخر، قاچاقی از کشور خارج می‌شود. در سکانس پایانی، او کارد را به عکس مشکات می‌کوبد و همین نقطه آغاز فصل بعدی می‌شود: (پوست شیر۲ – شیرکُشی)

ایرج ملکی: مشکات، مادر منصور را به اتاق بازجویی می‌آورد. منصور با دیدن مادرش منقلب می‌شود و به مشکات می‌گوید: «وای بر من! کارهای بسیار زشتی کرده‌ام. خدا از من نگذرد. لطفا زودتر مرا اعدام کنید تا بلکه جزای دنیوی کارهای زشتم را ببینم.» و بعد سرگرد مشکات رو به دوربین می‌گوید: «هر انسانی ممکن است در زندگی اشتباه کند. با بخشیدن اشتباه دیگران، زنجیره مهر و محبت را توسعه دهیم.»

ابراهیم حاتمی کیا: معلوم می‌شود پدر رضا پروانه از قدیمی‌های جبهه و هم‌سنگر نعیم بوده است. نعیم هر چه تلاش می‌کند نمی‌تواند هزینه درمان رضا را جور کند. پس با کلت کمری به بانک حمله می‌کند و به رئیس شعبه می‌گوید: «امثال پدر رضا رفتن تا توی نکبت بشینی پشت میز؟ دهه‌ات گذشته تکنوکرات!» و بعد هم با کیسه پر از پول به سمت بیمارستان می‌رود.

در سکانس آخر در حالی که رضا در بیمارستان از دنیا رفته، پلیس نعیم را دستگیر کرده‌ است و او را با دستبند به طرف ماشین می‌برد. قبل از سوار شدن، نعیم عکس شب عملیاتش با پدر رضا را از جیب درمی‌آورد و می‌بوسد.

این سریال را می‌توانید از این لینک آنلاین تماشا کنید.

پایان

برای مطالعه نقد و بررسی سایر فیلم‌های کمدی اینجا کلیک کنید.

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=317911
32 نظرات
  1. بدون نام می گوید

    خوب شد هیچکدوم از این کارگردان ها ، کارگردان پوست شیر نیستن وگرنه همه چی به فنا می‌رفت

  2. محمدعلي می گوید

    اینارو کارگردانها گفتند؟ وای برما
    بابای منصور و عباس با مشارکت عباس که هنوز زنده س تمام این جنایات رو انجام دادند.

    1. بهزاد می گوید

      این مطالب اینستاگرام به حالت طنز و فیلم های کارگردانان شبیه سازی کردن شما چرا باور کردین؟!!!!!!!

      1. تحریریه می گوید

        این مطلب طنزه و ما اون رو منتشر کردیم بعد توی فضای مجازی پخش شد.

  3. ناهید می گوید

    این طنزع یا واقعی گفتن ؟!

  4. ناهید می گوید

    آها متوجه شدم ، اوکی

  5. ناشناس می گوید

    عالی بود😂😂😂

  6. محمدعلي می گوید

    تااالل

  7. محمدعلي می گوید

    واسه همین نظراته که سینمای ایران به قهقرا رفته.
    اینها مثلا کار گردان هستند؟
    بابای منصور و عباس زنده ست و با کمک عباس که اونم نمرده همه این جنایاتو انجام دادند.

  8. حمید می گوید

    عالی بود دمت گرم‌مخصوصا منوچهر هادی با حاتمی کیا کلی خندیدم

  9. بی نام می گوید

    با احترام تمام نظرات (فیلمنامه ) هایی که گفتن اشغاله

  10. ابراهیم می گوید

    به نظر من فرد مشروب فروش اسمش یادم رفت میره فرودگاه دوستش سجاد میاد پیش مامورا و میگه من بهتون دروغ گفتم دوستم نرفت ترکیه ولی الان داره می ره و فرودگاه است تا نرفته دستگیرش کنید مشکات هم با مامورا میره فرودگاه و دستگیرش میکنند تو بازجویی اعترافی نمیکنه و مشکات با روش های پلیسی اعتراف میگیره و میگه همه کاره یه نفر غیر منصور هستش منصور بعد از آزادی میره سر وقت شیرین و در همین موقع مشکات و مامورا منصور رو دوباره دستگیر میکنن و منصوره در قسمت پایانیش اعتراف میکنه همه کاره یکی دیگه هستش حس میکنم ناپدری ساحل باشه

  11. سما می گوید

    نویسنده این مطلب رو زنده می‌خوام 😂😂😂😂

  12. یلدا می گوید

    وای خیلی خوب بود

  13. شهرام می گوید

    نظر من بازجویی از منصور تا لحظه آخر ادامه دارد و مث همیشه از مشکات سؤال از منصور انکار فرشاد هم دقیقه نود برنیگردد واسه شناسایی منصور و بعد از اینکه فرشاد میره کلانتری واسه شناسایی فیلم تمام میشود……کارگردانی بسیار ضعیف که فقط ذهن مردم را درگیر میکند آخرشم چرت تموم نیشه و انگیزه قاتل هم مشخص نمیشه

  14. ناشناس می گوید

    آقای فرهادی منطقی تر از همه گفته
    نظر بقیه کارگردان ها تخلیه😂

  15. بی نام می گوید

    چقد سم بود🤣🤣🤣🤣

  16. Reza adrad7 می گوید

    رضا پروانه واقعا همه کار برای نعیم کرد اگه همه ی این کارها زیر سر اون باشه واقعا خیلی ضایع است

    بهترین پایان ب نظر من این می‌تونه باشه که وقتی منصور داره آزاد میشه نعیم هم ک ب جرم قتل زندانه و دستش ب جای بند نیست اینجاست ک رضا پروانه مثل همیشه معرفت خودشو ثابت می‌کنه و منصور رو بیرون تیکه تیکه می‌کنه و مشکات اینا می‌گیرنش و قبل نعیم یا باهم میرن پای چوبه دار اینجوریست که رفاقت رو در حق نعیم تمام و کمال انجام میده و بخاطر سنگینی معرفتش بخاطر رفیقش بالای دار میره

  17. محمد طبیب چی می گوید

    سلام . اگر اهمیت به حرف منصور در بازجویی اش با مشکات بدهیم ، در قسمت آخر ، آن شخص که منصور به مشکات می گوید ، آشکار می شود و شاید شوهر لیلی باشد یعنی پدر خوانده ساحل . در غیر این صورت کارگردان شخصی را خواهد آورد . در پاسخ اعتراض مردم هم می گوید در فلان سکانس ، فلان تصویر یا فلان سخن از او نشان داده شده است . در واقع بیننده مقصر نشناختن قاتل خواهد بود .

  18. علی می گوید

    این کارگردان ها چی زدن همشون؟

  19. M می گوید

    دهنتو😁

  20. بابک می گوید

    یعنی چی نظر شما بدون فحش چیست!!!؟؟؟
    چرا رفتار بی‌شرمانه یه عده رو به همه‌ی مردم نسبت میدید!!!؟؟؟ 😡😡😡😡

  21. عسل می گوید

    چ نظرات مسخره و مضحکی خوبه شما نساختینش.

  22. سیاوش می گوید

    حیف اون چشمایی ک میشین این سریال چرتو پرت رو میبینن برای چشماتون ارزش قائل شید هر فیلمی ارزش دیدن نداره بخدا
    امیتازه این فیلم از صد نمره یکه بنظرم هر چند عدد ۱ هم زیادیشه

  23. سعید صالحی می گوید

    به نظر من دوست منصور که مشروب فروشه
    وقتی به ترمینال میرسه بعد از چند دقیقه فکر‌کردن و به یاد اوردن کاری که منصور کرده عذاب وجدان میگیرش و برمیگرده آگاهی و عکس رو نشونش میدن و میگه آره خودشه
    توی راه که دارن منصور رو میبرن دادگاه مشکات زنگ میزنه برشون میگردونه و خنده از روی لبای منصور میره و دوباره همون چهره کاریزماتیک رو میگیره و تعجب میکنه
    وقتی میرسن به آگاهی منصور رفیقشو میبینه توی راهرو یا اتاق مشکات و اون دوستش سرشو میندازه پایین و مشکات پوزخند میزنه میگه چیه نمیخندی فک کردی میتونی قسر در بری بهت گفتم علیه ات مدرک پیدا میکنم

  24. مریم می گوید

    حسن فتحی رو یادتون رفت حسن فتحی بود میگفت لیلا زن منصور بوده نعیم رفته زنشو ازش گرفته خودش ازدواج کرده باهاش اونم توطئه قتل ساحل دخترشو کشیده (برگرفته از جیران و شهرزاد)

  25. ایمان می گوید

    ابراهیم حاتمی کیاش باحال بود همه چی رو تو جبهه خلاص میکنه،😂

  26. ایمان می گوید

    ابراهیم حاتمی کیاش باحال بود همه چی رو به جبهه ربط میده،😅😅😂

  27. محسن می گوید

    تورو خدا ..محض رضای خدا آیکیوی هموطناتون رو نگاه کنید اخه ای جماعت : ((( با این نوابغ ب کجا قراره برسیم؟
    اخه یدونشون نفهمیده این مطلب طنزه و ادمی ب بزرگیه مسعود کیمیایی ک سینمای قبل و بعد انقلاب وامدار این بزرگمرده ،چرا باید در مورد ی سریال آبکی همچین اظهار نظری بکنه؟ یا اقای اصغر فرهادی برنده دو جایزه اسکار و نخل طلا ووو !!
    کاربری «عسل» خطاب ب عالیجناب کیمیایی و فرهادی : ایح ایح چ نظرات مضحکی! خوب شد شما نساختید خخخخ باید خون گریست ب حال این مردم نابغه
    بمولا ک هزار سال از دنیا عقبیم ..

    1. تحریریه می گوید

      می‌بینی انصافا؟
      ما دیگه رد دادیم اینجا.

    2. pegah می گوید

      دقیقا”!
      آخه این شوخی تحریریه بوده با کارگردانا و با طنز اومده گفته اگه دست این کارگردانا بوده اینطوری پیش میرفت خط داستان.کاملا” شوخی بود؛
      منم نمیفهمم که چرا اینقد آی کیوی بعضی ها پایینه!

  28. pegah می گوید

    دقیقا”!
    آخه این شوخی تحریریه بوده با کارگردانا و با طنز اومده گفته اگه دست این کارگردانا بوده اینطوری پیش میرفت خط داستان.کانلا شوخی بود منم نمیفهمم که چرا اینقد آی کیوی بعضی ها پایینه!

نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.