تقارن ماه رمضان با نوروز و اتفاقاتی که در دید و بازدید می‌افتد

تقارن ماه رمضان با نوروز و اتفاقاتی که در دید و بازدید می‌افتد

نویسنده: رسول شاکرین

با تقارن عید نوروز با ماه مبارک رمضان، در بعضی از دید و بازدیدهای نوروزی چه اتفاقی می‌افتد؟

کمی مانده به مغرب، حوالی ساعت ۱۸:۲۵

به گفته منابع آگاه، صدای قار و قور شکم‌ها به گوش می‌رسد. همه مردم منتظر شنیدن محبوب‌ترین قطعه تاریخ که سمفونی‌های بتهوون و قطعات بوچلی بعد از آن قرار می‌گیرند، یعنی اذان مغرب موذن زاده اردبیلی هستند.

تلویزیون طبق معمول یا در حال پخش نماهنگ اسماء الحسنی یا دکلمه‌های نجم الدین شریعتی است.

در زمانی که میزان فشار بر خلق روزه‌دار زیاد شده است و این باعث بالا رفتن امکان تنش بین مهمانان درگاه الهی شده است، با پادرمیانی فرشتگان الهی ثانیه‌ها به سرعت می‌گذرند و با حضور صدای مرحوم موذن زاده اردبیلی و طنین اذان مغرب در منازل، تنش‌ها به صفر رسیده و صلح بین اهالی منزل حکم‌فرما می‌شود.

پس از اذان مغرب، چیزی بین ساعت ۱۸:۳۵ تا ۱۸:۴۵

مشاهدات میدانی حاکی از این است که اهالی منزل تیر خورده‌اند و هر یک به گوشه‌ای افتاده‎‌اند.

با درآمدن صدای زنگ تلفن و راه افتادن یکی از اعضا برای پاسخ دادن به تلفن، مشاهدات میدانی به کلی نقض می‌شود و معلوم می‌شود خانواده پس از صرف افطاری سنگین شده‌اند و عین آن‌ها که تیر خورده‌اند به یک گوشه افتاده‌اند.

منابع میدانی خبر از حضور مهمان به خانه مهمانان ضیافت الهی می‌دهند. مهمانی رفتن به خانه کسانی که خود مهمانان پروردگار هستند به شکل زیر است:

‏f(f(x))

پس از صرف افطار، میان ساعت ۱۸:۴۵ تا ۱۹:۱۵:

با اعلام حضور عن‌قریب مهمان در منزل، وضعیت از سبز به قرمز تغییر پیدا کرده و وضعیت جنگی در منزل اعلام می‌شود. با توجه به شرایط موجود هرکس به سمتی می‌دود و چیزی از زمین برمی‌دارد تا میدان جنگ برای حضور مهمان پاکسازی گردد.

منابع ناشناس خبر داده‌اند که به همراه مهمان یک عدد بچه نیز حضور دارد که لازم است در مورد وی اقدامات لازم نظیر قرار دادن میوه‌های گندیده و کال خورده در بشقاب او، جمع کردن کامپیوتر و قفل کردن در اتاق، تمیز کردن دستشویی برای حضور و بازدید احتمالی او از این مکان و گرم کردن دستان برای کتک زدن وی در صورت دراز کردن پایش از گلیم صورت بگیرد.

۱۹:۳۰ تا ۱۹:۴۵ و حتی با توجه به فرهنگ مهمان دیرتر از این حرف‌ها:

حضور خانواده مهمان در منزل. وضعیت از قرمز به زرد تنزل پیدا می‌کند و صلح نسبی در فضا برقرار است.

دیدارهای چند منظوره با سلام و احوالپرسی‌های فرمالیته و جمله‌های «سال نوتون مبارک»، «صدسال به این سال‌ها»، « طاعات و عباداتتون قبول بشه» و «چقدر پیر شدید، هه هه هه» شروع شده و پس از نشستن مهمان‌ها بر روی مبل‌ها و برگزار کردن تشریفات پذیرایی، دیدار دو خانواده در سطوح عالی رسماً آغاز می‌گردد.

در شروع این دیدار، هیچ اثری از تنش دیده نمی‌شود. کارشناسان رشته چتربازی و مهمانی‌رفتن‌های طولانی بر این عقیده هستند که این آرامش پیش از طوفان است و در صورت تحریک هر یک از طرفین، تنش‌ها رسماً آغاز می‌گردد.

۱۹:۴۵ تا ۲۰:۳۰:

تنش‌ها با گفتن «دهنشون سرویس، گرونی بیداد کرده، اینا که میدونن نمیتونن کاری کنن چرا میان مسئولیت می‌گیرن؟» توسط یکی از خانواده‌ها آغاز می‌گردد.

خانواده مقابل که خودشان درد گرانی را می‌چشند ولی از رایی که خانواده مقابلشان در انتخابات قبلی داده‌اند شاکی هستند و قصد دفاع از کاندید محبوب و رای خودشان را دارند، با بیان این جمله «بازم صد رحمت به اینا، حداقل مثل اون قبلی نیستن که صبح جمعه بفهمن» حالت تدافعی می‌گیرند.

حداقل نیم ساعتی مباحث از کانالی به کانال دیگر تغییر می‌کند و دو خانواده از دری سخن می‌گویند، از کم‌کاری دولت در عرصه ساخت چهارمیلیون مسکن مهری که قول داده است گرفته تا سفر اعضای خانواده یکی از سران کله گنده نظام و از این‌جا بحث را به حاملگی دختر نصرت خانم می‌رسانند و از آنجا همگی ناگهان بحث را در کت و شلوار گشاد اصغرآقا شوهر زینت خانم می‌بیند.

در نهایت هر دو خانواده که از مذاکرات راضی هستند، با گفتن جمله «ولی همشون عین هم هستن، ما بازیچه شدیم» تنش‌ها را خاتمه داده و دوباره صلح را از سر می‌گیرند.

منابع آگاه از استفاده زولبیا و بامیه، چایی، موز، خیار پرتقال، شیرینی و چیزهای گران دیگر در جریان این دیدارها خبر می‌دهند.

تقارن ماه رمضان با نوروز؛ ۲۰:۳۰ تا ۲۱:۳۰:

در این دیدار صلح حکم‌فرماست و بناست که خانواده مهمان، زمین میزبان را ترک کنند که با صحبت یکی از اعضای حاضر در این مهمانی مبنی بر این که «نه، این درستش نیست، من بارها به اصغرآقا گفتم این کت و شلوار رو نپوش خیلی به تنت زار میزنه، گوش نمیده» دیدار دو خانواده یک ساعت دیگر تمدید می‌شود.

۲۱:۳۰ الی زمان نامعلوم:

میزبان که طولانی شدن این دیدار ناراضی است، بحث رفتن مهمان‌ها را در یک جلسه غیرعلنی که با حضور فرزند پسر خانواده است به شور می‌گذارد.

متاسفانه به دلیل تحریم‌های ظالمانه و فیلترینگ گسترده، تصمیم بر آن می‌شود که با استفاده از خرافات، مهمان را به سمت منزلش راهی نمایند.

به همین دلیل، فرزند خانواده با یک کمپرسی راهی دریاچه قم می‌شود تا نمک بار زده و نمک‌ها را در کفش مهمان‌ها خالی کند؛ بلکه دلشان شور بیفتد و زحمت را کم کنند.

تقارن ماه رمضان با نوروز؛ از زمان نا معلوم تا نیم ساعت به سحر مانده:

بالاخره خانواده مهمان به دلیل حضور در یک مهمانی فرسایشی تن به صلح داده و پاسخ هیچ سوالی را نمی‌دهند.

به گفته یک منبع که نمی‌خواهد نامش فاش شود، آن‌ها چون در ماه رمضان هستیم، از خوردن گوشت برادر مرده خودشان نیز ابا دارند و غیبت گوشت به تنشان نمی‌شود برای همین تصمیم به رفتن می‌گیرند.

در پایان این دیدار، مهمان جهت به جا آوردن رسم بازدید، میزبان را به خانه خودشان دعوت می‌کند و تاکید می‌کند که می‌داند برای افطاری، خانواده مقابلشان جایی نمی‌روند وگرنه آن‌ها را برای افطار دعوت می‌کرد.

به گفته کارشناسان سیاست‌های بی پدر و مادر، پر واضح است که آن‌ها عین چی دروغ می‌گویند و مشکلشان این حرف‌ها نیست.

مهمانی ختم می‌شود و با گفتن جملات «نه بابا زحمت چیه شما رحمتین»، «بازم اینطرفا بیاید»، «ای بابا چیزی هم که نخوردین» و «سال یه بار خیلی کمه، بیشتر بهمون سر بزنین» خانواده مهمان را تا دم منزل همراهی می‌کنند و برای صرف سحری و گفتن جمله «آخیش، از هول اینا هم درومدیم» به داخل ساختمان برمی‌گردند.

پایان

برای مطالعه سایر مطالب اینجا کلیک کنید.

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=317780
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.