در بهار گُل باشيم يا گِل به سر بگيريم؟

بيا به فصل گل اي دوست شادمان باشيم

بيا چو بلبل سرمست نغمه خوان باشيم

اين بيت از ژال? اصفهاني است. بدون توضيح هم معلوم است که شاعر اين بيت سرحال و خوش بين بوده، اگر شک داريد بيت بعدي را بخوانيد:
بيا چو لاله بخنديم بر رخ گردون

مرادِ خاطرِ پُر مهرِ دوستان باشيم

مي‌بينيد که اين شعر پُر است از شادي، سرمستي، نغمه خواني، خنده و مهرباني.

اگر خيال مي‌کنيد که هم?‌ شاعران در بهار، حال‌شان خوب است و نغمه خوان و خنده بر لب و سرحال هستند، اين بيت‌ها را از اميري فيروزکوهي بخوانيد تا حساب کار دست‌تان بيايد:

به سيرِ گل تو چه خواني در اين بهار مرا

گياه سوخته‌ام با چمن چه کار مرا

به بي نصيب?ِ من بين در اين چمن که نکرد

نوازشي به نگاهي نه گل نه خار مرا

اي علّافان فضاي مجازي! هشدار که با خواندن اين ابيات، خيال نکنيد استاد اميري فيروزکوهي، دارد جواب شعر اول را مي‌دهد يعني جواب اين دعوت را:

بيا به فصل گل اي دوست شادمان باشيم

بيا چو بلبل سرمست نغمه خوان باشيم

نه خير اصلاً اين طوري نيست. اصل قصه اين است که احوال شاعران با هم فرق دارد. حتي گاهي شاعري  بهار امسال، حالش خوب است اما بهار سال بعد حالش گرفته است و غُر مي‌زند و آه مي‌کشد.

تازه اين تمام قصه نيست. گاهي حال شاعر يک جوري است که نه شاد است و نه غمگين، يا بهتر بگوييم؛ ‌هم شاد است و هم غمگين.

اگر تعجب کرده‌ايد و داريد زير لب مي‌گوييد: اين ديگر چه جور حالي است؟ اين بيت‌ها را بخوانيد که از استاد بزرگ سيد احمد اديب پيشاوري است:

بهار آمد همواره در گلستان باش

به هر کجا که دمد گُل هزاردستان باش

چو غنچه خون جگر مي‌خور از درون ليکن

به چشم خلق چو گل تازه روي و خندان باش

هاي هاي! الان لابد داريد لبخند مي‌زنيد و مي‌گوييد اين دو بيت که خيلي خوب و اميدوار و شاد است. آن قدر که مي‌گويد: حتي اگر خون جگر هستي، تازه روي و خندان باش!

يعني خودت را لوس نکن و آه و ناله و گريه و زاري نکن!

اگر با خواندن دو بيت از يک شعر اين قدر راحت قضاوت کرديد معلوم است که شاعران را دست کم گرفته‌ايد. بفرماييد بيت بعدي را بخوانيد تا بدانيد که استاد اديب پيشاوري، چطور از ناله و زاري طرفداري مي‌کند:

دلي که نال? زاريش نيست مُرده بُوَد

هميشه تا که بُوي زنده، زار و نالان باش

اي شاعران عزيز! اي استادان گرامي! مرحمت فرماييد و صاف و ساده بفرماييد که تکليف ما چيست؟

شادمان باشيم؟ نغمه خوان باشيم؟ گياه سوخته باشيم؟ خندان باشيم؟ نالان باشيم؟

خار باشيم يا گُل باشيم؟ شما بفرماييد چه گُلي به سرمان بزنيم و اگر نشد چه گِلي به سر بگيريم؟

 

 

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=313939
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.