گربه تبردزد
مردي تبري داشت و هر شب در مخزن مينهاد و در را محکم ميبست. زنش پرسيد چرا تبر در مخزن مينهي؟
گفت: تا گربه نبرد.
گفت: گربه تبر چه ميکند؟
گفت: ابله زني بودهاي! تکهاي گوشت که به يک جو نميارزد ميبرد، تبري که به ده دينار خريدهام، رها خواهد کرد؟