من شرمنده‌ام

ديگر از بالم نشاني نيست، من شرمنده‌ام

قلوه‌هايم لاي ناني نيست، من شرمنده‌ام

 

سوپم از وقتي که در ديگي نمي‌جوشد، اگر

کلسيم در استخواني نيست، من شرمنده‌ام

 

جاي مسؤولي که مي‌بيند در اين بشقاب‌ها

گاه حتي سنگداني نيست، من شرمنده‌ام

 

بيشتر از اين که مي‌بينم گروهي مي‌دوند

مزدشان هم نصفه‌راني نيست، من شرمنده ام

 

فيله‌ام اي کاش ارزان بود، تا درسفره‌اي

جز خيالم چيدماني نيست، من شرمنده‌ام

 

دست‌هايي روي يک ديوار کوچم داده‌اند

پاي آن هم نردباني نيست، من شرمنده‌ام

 

رفته‌ام اما از اين بابت که ديگر در تني

خرده‌حالي، نيمه‌جاني نيست، من شرمنده‌ام

 

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=313706
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.