بررسي سير طنز و شوخ طبعي در ادبيات روسيه

شوخ‌طبعي روسي بيشترين تاثير و جذابيت خود را از زبان روسي به دست ‌آورد که امکان بازي با کلمات و بيان رخدادهاي غيرمنتظره را براي مخاطبان فراهم مي‌کرد و دامنه وسيع آن مانند شوخ‌طبعي در هر فرهنگ ديگر ناشي از بازي با کلمات و هجو سياسي بود. فروپاشي شوروي سابق و تحولات سياسي روسيه نيز نقش مهمي در توسعه ادبيات آن کشور و ظهور شاعران و نويسندگان مختلف داشت که از طنز و شوخ طبعي به عنوان وسيله‌اي براي بيان عقايد و انديشه‌هاي خود استفاده مي‌کردند.

 

شوخ طبعي در قرن هفدهم

 

در اوايل قرن هفدهم، کمدي به ژانر جداگانه‌اي تبديل شد و نسبت به مشکلات زمان، واکنش نشان داد و در اين زمان، مجموعه کاملي از آثار مستقل منتشر شدند و به طور ناشناس محبوبيت پيدا کردند. پژوهشگران نيز براي توصيف آنها از اصطلاح «هجو دموکراتيک» استفاده ‌کردند و همه آنها ارتباط تنگاتنگي با فرهنگ عاميانه روسيه داشتند که به صورت شعر و نثر بازنويسي شدند که نبيليتسا (تغيير قافيه‌هاي کودکستان) از مهمترين آنها است.

 

مشهورترين داستان‌ها يرش يرشويچ و داستان دادگاه شمياکا است که به تمسخر سيستم قضايي روسيه پرداخته‌است و اثر برجسته ديگر، داستان افسانه اسکروبايف هست که از رمان‌هاي پيکرسکي الهام گرفته‌است.

لوبوک هم يکي از اولين اشکال شناخته‌شده در روسيه بود که تقريباً در همان زمان به محبوبيت رسيد. مشابه کميک استريپ‌ است و حکايت‌هاي مختلفي که اغلب آنها طنزآميز بودند را به عنوان تصاوير بدوي و زيرنويس به تصوير مي‌کشد و گربه‌کازان شخصيت رايجي بود که در يکي از مشهورترين لوبکي‌ها ظاهر شد.

 

در آن دوره طنزنويسان متعددي وجود داشتند که يکي از مشهورترين نويسندگان اين دوره آنتوان چخوف بود. او بر خلاف تولستوي به ارزش‌هاي بورژوازي خود وفادار ماند و به يکي از بزرگترين نويسندگان داستان کوتاه در ادبيات جهان تبديل شد. وي بر ضرورت پايبندي به فضايل اخلاقي مانند مهرباني، ادب و متانت تأکيد مي‌کرد. وي در پاسخ به تقاضاي روشنفکري براي گرايش سياسي که او آن را مطابق با انطباق فکري خفقان‌آور مي‌دانست، اظهار داشت که: «مهمترين عقيده من اعتراض به دروغ گفتن در همه اشکال آن است». چخوف در داستان‌ها و رمان‌هاي خود که هنگام تمرين پزشکي مي‌نوشت چيزي شبيه به يک رويکرد باليني در زندگي عادي را در پيش گرفت و مشاهده دقيق و هم‌ذات‌پنداري گسترده با ديدگاه‌هاي متنوع، ساختار داستان‌هاي او را تشکيل دادند. در داستان هاي چخوف، يک طرح آشکار به ظرافت ساير داستان‌هاي پنهان اشاره دارد و به همين دليل مخاطب با بازخواني داستان او اغلب به تجربه جديدي دست پيدا مي‌کند که داراي تفاوت‌هاي اساسي با مطالعه آنها براي اولين بار است که از ميان آثار شاخص او مي‌توان به «Skuchnaya istoriya» (نوشته شده در ۱۸۸۹)، «Duel» (نوشته شده در ۱۸۹۱)، «Palata No. 6» (نوشته شده در۱۸۹۲)، «Kryzhovnik» (نوشته شده در ۱۸۹۸) ، «Dushechka» (نوشته شده در ۱۸۹۹) ، «Dama s sobachkoy » (نوشته شده در ۱۸۹۹) ، «Arkhiyerey» (نوشته شده در سال ۱۹۰۲) و « Nevesta » (نوشته شده در سال ۱۹۰۳) اشاره نمود.

 

 

شوخ طبعي در قرن هجدهم

 

قرن هجدهم زمان ظهور تعدادي از نويسندگان برجسته کمدي بود که به طبقه بالا تعلق داشتند و مشهورترين آنها دنيس فونوژين بود که بين سالهاي ۱۷۶۹ تا ۱۷۹۲ چندين نمايشنامه کمدي نوشت که مشهورترين آنها The Minor درباره يک نجيب زاده بدون مدرک ديپلم بود. او در اين نمايشنامه، اشراف را هجو مي‌کند و اثرش آن قدر موفقيت‌آميز مي‌شود که افراد بسياري آن را براي ديگران نقل مي‌کنند و اين موضوع باعث الهام گرفتن بسياري از نويسندگان نسل آينده از او مي‌شود. از نويسندگان ديگر مي‌توان به الکساندر سوماروکوف اشاره نمود که براي نمايشنامه‌هايش از طنزي مستقيم عليه دشمنانش استفاده مي‌کرد و حدود بيست نمايشنامه کمدي و اپرا توليد کرد.

 

در نيمه دوم قرن هجدهم، مجله‌هاي طنز با ارائه تفسيرهاي اجتماعي و سياسي به محبوبيت رسيدند که «تماشاگر» و «نامه ارواح» توسط ايوان کريلوف تبديل به برجسته‌ترين افسانه روسي شد و «نقاش» و «هواپيماي بدون سرنشين» توسط نيکولاي نوويکوف هم جزو مهمترين مجله‌ها بودند و حتي «همه نوع» که توسط کاترين کبير ايجاد و ويرايش مي‌شد نيز به شهرت قابل ملاحظه‌اي دست يافت.

علاوه بر آن، مجله هجوآميز روسي که توسط الکساندر آفاناسيف در سال ۱۸۵۹ به تحقيق عميق درباره اين دوره پرداخت و از مقاله مشهور انتقادي طنز روسي در زمان کاترين توسط نيکولاي دوبروليوبوف الهام گرفت. او اظهار داشت: «هجو قرن هجدهم به اندازه کافي تيز و تأثيرگذار نيست و منجر به تغييرات سياسي-اجتماعي لازم نشده‌است.»

 

اما، محبوب‌ترين شکل طنز روسي متشکل از جوک‌هايي است که شامل داستان‌هاي کوتاه با خط پانچ هستند که نمونه فرهنگ جوک روسي مجموعه‌اي از دسته‌ها با تنظيم‌ها و شخصيت‌هاي ثابت و کاملاً آشنا است. ضمنا، چاستوشکاها نيز شکل خاصي از شوخ طبعي هستند. آنها ترانه‌هايي چهارخطي و قافيه دارند که حاوي محتواي طنز رکيک يا هجو هستند. طنز سياه هم يکي از سبک‌هاي رايج در طنز روسيه است که بيشتر مضمون‌ها شامل مرگ يا يک تجربه دردناک براي قهرمانان اصلي يا ساير افراد است طنز سياه، کمدي سياه نيز ناميده مي‌شود که عناصر ترسناک را با عناصر کميک کنار هم قرار مي‌دهد که بر بي‌معني بودن يا بي‌فايده بودن زندگي تأکيد ‌کند.

 

شوخ طبعي در قرن نوزدهم

 

بهترين نويسندگان طنز مانند ايوان کريلوف، نيکولاي گوگول و … در قرن نوزدهم به دنيا آمدند و بي‌عدالتي اجتماعي، فساد و استبداد صغير را مسخره کردند و از روش‌هاي گوناگوني مانند روايت کردن افسانه‌هاي تعليمي و نگارش رمان‌هاي پوچ‌گرايانه استفاده کردند.

 

پوشکين يکي از چهرهاي شاخصي است که در ادبيات روسيه و جهان جايگاه ويژه‌اي دارد. روس‌ها او را بزرگترين شاعر خود مي‌دانند. او نماد فرهنگ روسيه است. وي مجموعه گسترده‌اي از نقاب‌ها و شخصيت‌هاي متناقض را به کار مي‌گيرد. پوشکين آثار خود را با استفاده از کنايه و با بهره‌گيري از مضامين اخلاقي و فلسفي خلق مي‌کند. او استاد پارودي است. پوشکين، بعضي از آثارش را پس از تمسخر حماسي، بيان قصه‌هاي عاميانه و استفاده از تصنيف‌هاي ادبي به صورت شگفت‌آوري به پايان مي‌رساند. ولي در نهايت، شعرهاي سياسي که در ستايش تزار و شکستش توسط لهستاني‌ها سرود او را به دردسر انداخت.

بزرگترين اثر پوشکين يوجين اونگين است که اولين رمان بزرگ روسي همراه با منبع مضامين و تصاوير بي‌شمار در داستان‌هاي روسي هست که به سبک Sterne’s Tristram Shandy و Lord Byron’s Don Juan نوشته شد ولي به دليل درخشش عالي در فرم، شوخ طبعي و انديشه از آنها پيشي گرفت.

 

گوگول هم يکي از بهترين نويسندگان کميک ادبيات جهان است که بازرس دولت، پالتو و دماغ جزو مشهورترين آثار او هستند. از ويژگي‌هاي گوگول، يک حس بي‌حد و حصر است که خيلي زود به عنوان پوچي کامل و يک کمدي غني آشکار مي‌گردد و ناگهان به يک وحشت متافيزيکي تبديل مي‌شود. اما او در روح مرده با حالتي تمسخرآميز، تمايل بوروکراتيک بي‌انتها براي واقعي‌تر ساختن اسناد رسمي از وجود واقعي پوچي روح انسان و شيوه‌هاي پوچي ذهن او را براي درک معني يا ارزش بيان مي‌کند و اين يکي از جالب‌ترين کنايه‌هاي تاريخ ادبيات روسيه است که منتقدان راديکال از گوگول به عنوان يک رئاليست تجليل مي‌کنند.

 

اثرتحول سياسي بر روند شوخ‌طبعي وشگردهاي آن در روسيه از زمان قديم تا عصر حاضر

 

روسيه در دوران‌هاي مختلف (پس از گذار، پسامدرن و اواخر فروپاشي شوروي سابق) دچار تحول بنيادي شد و نااميدي در بين مردم رواج يافت و نخبگان پست مدرن روسي، از کنايه براي بيان احساس خود استفاده مي‌کردند.

اگرچه در سال ۱۹۴۰ آندره برتون «گلچين طنز سياه» را منتشر کرد اما اين اصطلاح تا سال ۱۹۶۰ استفاده نشد ولي سپس به آثار داستان‌نويساني مانند ناتانائيل وست ، ولاديمير نابوکوف و جوزف هلر راه يافت.

 

به طور کلي، ايدئولوژي سوسياليستي از طريق فراگير بودن خود، گفتمان‌هايي که روايت رسمي داشتند را به چالش مي‌کشيد به همين خاطر، بسياري از فعالان سياسي و مخالفان، رژيم را در خلوت مسخره مي‌کردند و از طريق نقل کردن حکايت يا جوک به بيان عقايد خود مي‌پرداختند که اين کار در سال ۱۹۷۰ با رشد چشمگيري همراه بود. ولي در اوايل سال۱۹۸۰ سبک نوشتاري نويسندگان به پوچ‌گرايي متمايل شد. اما در عصر حاضر که با گسترش سيستم‌هاي ارتباطي و توسعه ‌شبکه‌هاي اجتماعي همراه است سازندگان اين نوع برنامه‌ها، سرگرم کردن مخاطبان را هدف اصلي خود قراردادند و گرايش به هجو در رسانه‌ها افزايش يافته‌است.

 

در نهايت، بايد بر اين نکته تاکيد کنيم که طنز و شوخ طبعي هميشه از عناصر مهم نقد جامعه و اعتراض سياسي بوده و طنز قادر است که خوش‌بيني را به جامعه نااميد تزريق کند. اين موضوع مي‌تواند شرايط بهتري را براي احياي دوباره عرصه سياسي فراهم کند. طنزي موفق خواهد بود که با استفاده از شگردهاي گوناگون شوخ طبعي بتواند به بهترين حالت ممکن، رذايل اخلاقي را بيان نمايد تا آگاهي افراد جامعه نسبت به آثار سوء آن زيادتر شود و مخاطبانش را به تفکر عميق تشويق کند که آثار گوگول مانند بازرس دولت، دماغ و شنل داراي اين ويژگي‌ها بودند و او در آنها با استفاده از طنز به انتقاد از حکومت روسيه پرداخت.

 

در پايان، لازم به ذکر است که آن چه بيان شد تنها معرفي مختصري از تعداد اندکي از نويسندگان روسيه بود اما علاقمندان جهت کسب آگاهي بيشتر مي‌توانند مطالب بعدي ما را که در آنها به طور جداگانه به معرفي کامل هريک از طنزنويسان روسيه مي‌پردازيم را در همين سايت بخوانند. همچنين علاقمندان براي مطالعه بيشتر در همين رابطه مي‌توانند يادداشت‌هاي منتشر شده درباره چخوف و گوگول را در سايت دفتر طنز حوزه هنري مطالعه کنند.

 

بررسي طنز و ديگر گونه‌هاي شوخ طبعي در آثار چخوف

بررسي طنز و شوخ طبعي در آثار نيکلاي گوگول

 

 

 

ترجمه و تاليف: ياسمن حسيني

دفتر طنز حوزه هنري

 

منابع:

  1. Lewis, Ben, Russian humour, Prospect Magazine, May, 2006,https://en.wikipedia.org/wiki/

 

  1. Lubering, J.E, Black humour, https://www.britannica.com/topic/

 

  1. Lubering, J.E, The 17th century, https://www.britannica.com/art/Russian-literature/

 

  1. Kovalev, Alexey, Russians express their frustration with explosion in political satire, 22 Dec 2011, https://www.theguardian.com/world/2011/dec/22/russia-frustration-leadership-political-satire

 

  1. Brock, Maria, Political satire and its disruptive potential: irony and cynicism in Russia and the US, Pages 281-298, 25 Jul 2018, https://www.tandfonline.com/doi/full/10.1080/14735784.2018.1496843

 

 

 

 

 

 

 

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=313631
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.