درک فلسفه از طريق لطيفه
فيلسوفْ، مردِ کوري است در اتاقي تاريک که به دنبال کلاه سياهي ميگردد که در اتاق نيست. «لرد باون»
«لبخند با يک مغز اضافه» ترجمهاي است از کتاب Plato and a Platypus Walk Into a Bar تاليف دانيل کلاين و تامس کتکارت با مضمون درک فلسفه از طريق جوک که توسط انتشارات پنگوئن در سال ۲۰۰۷ چاپ و منتشر شده است. لابد حالا ميپرسيد وجه تشابه جوکها و ايدههاي فلسفي چيست؟ حقيقتش را بخواهيد از يک منظر -که لزوماً نيمة پُر يا خالي ليوان نيست- ساختار جوک و بافت ايدههاي فلسفي و به عبارتي، شيوة پردازش هر دوي آنها از يک جنس هستند. آنها ذهن را به شيوههاي مختلف سر کار ميگذارند؟ دست مياندازند؟ به چالش ميکشند؟ بله، به چالش ميکشند. هر دوي آنها حقايق نهفته و اغلب ناخوشايندِ زندگي را به ما نشان ميدهند و به دنياي ساخته و پرداختة ذهن ما ضربه ميزنند. به قول معروف، رويکرد نهايي هر دو مقوله در اين مسئله خلاصه ميشود که «هيچ چيز آنگونه نيست که به نظر ميرسد» و در مورد هر چيزي و هر مسئلهاي از زاويهاي مختلف ميتوان به نتيجهاي متفاوت رسيد. چيزي که فيلسوف از آن به عنوان بينش يا بصيرت ياد ميکند، با کمي تساهل و تسامح، همان چيزي است که خالقان جوک از آن به عنوان نکتة کليدي جوک يا zinger ياد ميکنند.
فيلسوفان بزرگي از کانت و برگسن گرفته تا فرويد و باختين تحليلهاي عميقي از جوک ارائه کردهاند که هنوز خواندني است و ميتواند راهگشا باشد. اما اين کتاب نظريهپردازي فلسفي نيست و خيلي سادهتر از اين حرفهاست. مولفين اين کتاب معتقدند جوک و فلسفه کارکرد مشابهي دارند. طرز ساخت و نتيج? نهايي آنها هم عين هم است. هر دو از يک طريق ذهن را دست مياندازند و از ميل واحدي سرچشمه ميگيرند؛ ميل به اشکالتراشي در درک ما از کيفيت چيزها؛ ميل به ايجاد اخلال در عوالم آشنا؛ ميل به کشف حقايق پنهان و غالباً تلخ در باب زندگي. فلاسفه به اينها ميگويند معاني عميق و اهل جوک آنها را شوخي و لودگي مينامند؛ ولي در واقع هر دو يک چيز است. کار مؤلفان اين است که مفاهيم و نظريات فلسفي را با جوک توضيح ميدهند؛ جوکي را نقل ميکنند و نشان ميدهند که بين اين جوک و يک مفهوم فلسفي تناظر دقيقي وجود دارد.
در بخشي از کتاب ميخوانيم:
« آيا در پس اين دنيا هدف و منظوري وجود دارد؟ به اعتقاد ارسطو، هر چيزي هدف و غايتي دارد؛ هدفي دروني و ذاتي که قرار است آن چيز در مسير حرکت خود سرانجام به آن برسد. هدفِ يک بذر بلوط تبديل شدن به درخت بلوط است. هدف گوساله تبديل شدن به يک گاو کامل است. هدف صابون تبديل شدن به کف صابون است… صبر کنيد! آيا واقعاً هدفش اين است؟ شايد بهتر است در بعضي موارد از کلمة «غايت» و «فرجام» استفاده کنيم. چون مثلاً اگر يک کيک را در نظر بگيريد، فرجامش خواهي نخواهي خورده شدن است. البته، بعضيها ميگويند که اين ميتواند فرجام برخي از انسانها هم باشد. خُب اگر اين مبحث کمي برايتان انتزاعي و غيرقابل فهم است -که البته دليل ندارد اينگونه باشد مگر اينکه ضريب هوشي شما اندازة هويج باشد- غايتمندي خانم گلداستاين دربارة نوههايش را در اين ماجرا داشته باشيد:
خانم گلداستاين همراه نوههايش در حال قدم زدن در خيابان بود که يکي از دوستان قديمياش را ديد. دوست قديمي سن بچهها را پرسيد و خانم گلداستاين جواب داد: «اين کاکل به سر، که قراره دکتر بشه، پنج سالشه و اون قند عسل، که قراره مهندس بشه، هفت سالشه.»»
دانيل کلاين متولد ۱۹۳۹، فارغالتحصيل از رشت? فلسف? دانشگاه هاروارد، نويسند? کتابهاي داستاني و غير داستاني اغلب با چاشني طنز. او مولف کتابهاي پرفروشي چون «سفر با اپيکور» و «افلاطون و پلاتيپوس به يک بار ميروند» است.
تامس کتکارت متولد ۱۹۴۰، کتاب مستقلي از خودش ندارد و به عنوان دوست صميمي دانيل کلاين در تاليف چند کتاب به او کمک کرده است.
«لبخند با يک مغز اضافه» با ترجم? حسين يعقوبي توسط انتشارات سور? مهر، با تيراژ ۲۵۰۰ نسخه و قيمت ۹۰۰۰ تومان منتشر شده و از فروشگاههاي سور? مهر و ساير کتابفروشيهاي معتبر قابل تهيه است.
حسين يعقوبي متولد ۱۳۴۹ تهران است و فوق ليسانس زبانشناسي از پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي دارد. يعقوبي از سال ۷۶ با مطبوعات کار خود را آغاز کرد و بيش از پانصد مقاله در حوز? فلسفه، سينما، ادبيات نمايش، زبانشناسي و طنز در نشرياتي چون شرق، مهر، اعتماد، جام جم، تهران امروز، اعتماد ملي، چلچراغ، کتاب هفته، همشهري داستان، گزارش فيلم و… منتشر کرده است. ايشان داور جشنوار? طنز حوز? هنري و ايران 1400 بوده و خودش جايز? ادبي صادق هدايت را در سال ۸۴ براي داستان کوتاه «تو ميميري به همين سادگي» کسب کرده است. ايشان از سال ۷۹ با راديو همکاري کرد و بيش از دويست متن تک قسمتي و سريالي را براي راديو نگارش کرد. کتابهاي منتشر شده از حسين يعقوبي به شرح زير است:
- نشان پنجم حماقت/۱۳۷۹/جامع? ايرانيان
- اژدهاي دگرانديش/۱۳۸۲/روزنه
- تاريخ بشر از کج بيل تا هات ميل/۱۳۸۳/روزنه
- مرگ در ميزند/۱۳۸۴/چشمه
- اصفهان: تاريخ و آثار تاريخي/۱۳۸۴/روزنه
- زبان ترجمه و ارتباط فرهنگها/۱۳۸۴/مرکز
- نشان نخست بلاهت/۱۳۸۵/روزنه
- قتل با عسل/۱۳۸۵/انتشارات علمي فرهنگي
- فارس: تاريخ و آثار تاريخي/۱۳۸۵/روزنه
- خرمگس و زنستيز/۱۳۸۶/مرواريد
- محرمانههاي رومئو و ژوليت/۱۳۸۷/مرواريد
- تاريخ سينماي جهان/۱۳۸۷/روزنه
- هرج و مرج محض/۱۳۸۸/مرواريد
- امشب نه شهرزاد/۱۳۸۹/مرواريد
- الفباي تقلب/۱۳۹۰/مرواريد
- لبخند با يک مغز اضافه /۱۳۹۶/ سوره مهر
- هربار که معني زندگي را فهميدم عوضش کردند/۱۳۹۷ / چشمه
و …