ظرافتهاي بياني «نينامه»
قيصرامينپور در توصيف ماجراي کربلا مثنوي نينامه که وصف روز عاشورا و شهادت امام حسين(ع) است، هم زبان متفاوتي دارد و هم نگاهش به ماجراي عاشورا خاص است. همچنين پا به پاي مقتل، گزارشي را از آن وضعيت با تصويرگري و ظرافتهاي بياني ارائه ميدهد.
خوشا از دل نم اشکي فشاندن
به آبي آتش دل را نشاندن
خوشا زان عشقبازان ياد کردن
زبان را زخمه فرياد کردن
خوشا از ني، خوشا از سر سرودن
خوشا ني نامهاي ديگر سرودن
دلش را با غريبي، آشنايي است
به هم اعضاي او وصل از جدايي است
سرش بر ني، تنش در قعر گودال
ادب را گه الف گرديد، گه دال
اين ابيات، از يک مثنوي مفصل از قيصر امينپور، شاعر هم روزگار ماست. اين شاعر خيلي کم، مثنوي دارد و بيشتر شعرهايش غزل يا نيمايي است و تعدادي هم دو بيتي و رباعي دارد. اما اين مثنوي نينامه که موضوع آن وصف روز عاشورا و شهادت امام حسين(ع) است، هم زبان خيلي متفاوتي دارد و هم نگاهش به ماجراي عاشورا، نگاه خاصي است. علاوه بر اينکه پا به پاي مقتل، گزارشي را از آن وضعيت را با تصويرگري و ظرافتهاي بياني ارائه ميدهد و با تمهيداتي که به لحاظ فنون ادبي در شعر انجام ميدهد، تأملي را براي کساني که اهل تأمل هستند، ايجاد ميکند و به ظرافتها و زيباييهاي سخن هم توجه دارند.
مثل بيت «سرش بر ني، تنش در قعر گودال/ ادب را گه الف گرديد، گه دال» که در آن تجسم حرف وجود دارد، يعني گاهي براي ادب ايستاده بود، مثل الف و گاهي خم شده و افتاده در گودال بود، مانند دال؛ که سپس به حروف آغازين «ادب» هم اشاره دارد که با الف و دال آغاز شده است.
ابيات ديگري از اين نينامه را ميخوانم و نکات آن را بيان ميکنم.
ره ني پيچ و خم بسيار دارد
نوايش زير و بم بسيار دارد
سري بر نيزهاي منزل به منزل
به همراهش هزاران کاروان دل
چگونه پا ز گل بردارد اشتر
که با خود باري از سر دارد اشتر؟
گران باري به محمل بود بر ني
نه از سر، باري از دل بود بر ني
چو از جان پيش پاي عشق سر داد
سرش بر ني، نواي عشق سر داد
به روي نيزه و شيرين زباني!
عجب نبود ز ني شکر فشاني
اين توصيف لحظهاي است که سر مبارک امام حسين(ع) بر سر نيزه است و قرآن ميخواند. قرآن خواندن سر بريده بر نيزه را همه راويان اردوي امام حسين(ع) و هم راويان مربوط به لشکر عمر سعد گفتهاند و حتي به آياتي که خوانده شده، اشاره کردهاند؛ «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِيمِ کَانُوا مِنْ آ?َاتِنَا عَجَبًا» آياتي از سوره مبارکه «کهف» است.
قيصر امينپور در مثنوي نينامه تمام کارکردهاي ني را که هم در ادب فارسي آمده و هم در واقعيت وجود دارد، به آنها اشاره کرده است. مثلاً اينکه ني ساز است و با آن نغمههاي غمگين ميزنند، اينکه ني، نيزه است و يا برخي شکر دارد و نيشکر است و يا در برخي موارد از ني به عنوان قلم استفاده ميشود و با آن مينويسند و يا نيزار خانه و بيشه شير است. همه اين مفاهيم را آورده و از آنها ارجاعاتي را به ماجراي کربلا و شهادت امام حسين (ع) داده است.
چند بيت ديگر ميخوانم و از شما ميخواهم که به روح بلند اين شاعر، فاتحهاي قرائت کنيد.
اگر ني پردهاي ديگر بخواند
نيستان را به آتش ميکشاند
سزد گر چشمها در خون نشيند
چو دريا را به روي نيزه بيند
شگفتا بيسر و ساماني عشق!
به روي نيزه سرگرداني عشق!
ز دست عشق عالم در هياهوست
تمام فتنهها زير سر اوست