سلفي

 

هي بگيريم در اينجا و در آنجا سلفي!
داستاني شده در مملکت ما سلفي!

لحظ? زلزله و موقع آتش‌سوزي
اوّلين کار تو در قلب بلايا سلفي!

گر چه نشناسد بقّال سر کوچه مرا
کرده السّاعه مرا شهر? دنيا سلفي!

ختنه‌سورانِ علي‌جان پسر همسايه!
با چه اين خاطره را ثبت کنم؟با سلفي!

بر سر سفر? رنگين که نشستي، لطفاً
قبل از آنکه بخوري مرغ و مسمّا، سلفي!

به همه مي‌رسد اي مجلسيان، هُل ندهيد،
تا بگيرم دو-سه‌ تا با «فدِريکا» سلفي!

مرده استاد و يکي شاد که از آن مرحوم
داخل گوشي او هست هف-هش(!)تا سلفي!

در رثايش همه گويند: دريغا استاد!
يکي آن‌گوشه بگريد که: دريغا سلفي!

فرصت سلف?ِ من شکر خدا فوت نشد
چونکه انداخته‌ام با متوفّي سلفي!
?
من همين‌الآن با شعر جديدم يهويي!
سه-دو-يک، فرت! سپس Share! بفرما سلفي!

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=313431
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.