اهميت کنايه در طنز

 

 

اين رباعي عمران صلاحي را بخوانيد:

 

هش‌دار که با درفش نازت نکنند

توليدگرِ برقِ سه‌فازت نکنند

اوضاع جهان ديمي و هرکي ‎هرکي‌ست

کوتاه بيا، تا که درازت نکنند

 

مهم‌ترين و تأثيرگذارترين شگردي که زنده‌ياد عمران صلاحي براي نوشتن اين رباعي استفاده کرده است، کنايه است. شاعر مي‌گويد اگر حواست را جمع نکني و کوتاه نيايي، نسخه‌ات را مي‌پيچند و درازت مي‌کنند. بعضي‌ها فکر مي‌کنند اين کاري است که بيشتر طنزپردازان آن را انجام مي‌دهند؛ يعني حواسشان را جمع مي‌کنند و طوري طنز مي‌نويسند که خطري برايشان نداشته باشد. همان بعضي‌ها مي‌گويند که کنايه بهترين شگردي است که طنزپردازان در مواقع خطرناک از آن استفاده مي‌کنند. خطرناک!؟ مگر جنگ است؟ ما و دوستان طنزپردازاني که کلاً کارهاي خطرناکي نمي‌کنيم، به فوايد ديگر استفاده از کنايه توجه مي‌کنيم. چه فوايدي!؟ عرض مي‌کنم.

به نظر ما يکي از جذابيت‌هاي طنز، با کنايه سخن گفتن است. کوتاه آمدن و دراز کردن، دو کناي? زيباي مصرع آخر اين رباعي است که تضاد و پشت‌هم آمدنشان، زيباترشان هم کرده است. اگر شاعر بدون کنايه و کاملاً مستقيم حرفش را مي‌زد، چطور مي‌شد؟ مثلاً مي‌گفت که حرفي نزن يا کاري نکن چون تو را مي‌کُشند! آيا اين نوع از بيان زيبا بود؟ استفاده از کنايه مي‌تواند طنز را زيباتر، جذاب‌تر و بانمک‌تر کند. البته هم? اين‌ها به توانايي طنزپرداز بستگي دارد که چطور از کنايه استفاده کند. مستقيم‌گويي علاوه بر اينکه هنري نيست، گاهي مي‌تواند موجب ناراحتي شود. کنايه هم از ناراحتي جلوگيري مي‌کند، هم باعث ايجاد صميميت مي‌شود.

 

اصلاً کنايه چي هست؟

 

کنايه، جمله يا عبارتي است که يک معناي ظاهري دارد ولي ما با معناي ظاهري‌اش خيلي کاري نداريم. در واقع به صورت غيرمستقيم چيزي گفته است که ظاهراً نگفته است! غيرمستقيم‌گوي?ِ کنايه علاوه بر زيباتر کردن مضمون، موجب کشف مي‌شود. مخاطب از اينکه منظور شاعر را کشف کرده است، به صورت زيرپوستي لذت مي‌برد. شايد يک «آفرين» هم نثار شاعر کند. مطمئناً اين کشف در حدي نيست که باعث شود مخاطب در پوست خود نگنجد و بدون لباس از حمام بيرون برود و «يافتم، يافتم» بگويد. کشفِ شعري کرده است ديگر؛ در زيرزمين خانه‌شان اورانيوم که غني نکرده است! پس انتظار بيهوده نداشته باشيد و به همين لذت زيرپوستي و فوقش يک «آفرين» قناعت کنيد.

 

دنياي دني را همه گر آب بگيرد

ما اهلِ دلان را همگي خواب بگيرد

 

مي‌بينيد که جا دارد به اين بيت محمدعلي افراشته آفرين بگوييم. او در اين بيت به کنايه گفته است که اگر دنياي پست نابود هم بشود، ما اهل دلان حواسمان نيست؛ چون اصولاً ما اهل دل هستيم و به مسائل دنيا کاري نداريم! دقت کرديد که ما هم خودمان را با جناب افراشته جمع بستيم!؟

ما ايراني‌ها در حرف‌هاي روزانه‌مان، بارها از کنايه استفاده مي‌کنيم که بخش زيادي از آن‌ها ضرب‌المثل است. در طنز هم بيشتر کنايه‌ها توسط ضرب‌المثل‌ها و تعابير عاميانه بيان مي‌شوند. ما در اين يادداشت سعي کرديم خيلي از اين نوع کنايه‌ها مثال نزنيم (گرچه کارمان سخت شد!) و آن‌ها را در يادداشت جداگانه‌اي بررسي کنيم؛ بلکه حق‌التأليف بيشتري بگيريم! البته اگر بدهند.

 

روح الله احمدي، دفتر طنز حوزه هنري

 

 

قسمت‌هاي ديگر شگردهاي طنز نويسي را بخوانيد:

 

قسمت اول، اغراق کنيد و طنز بنويسيد

قسمت دوم، بياييد با نقيضه طنز بسازيم

قسمت سوم، با کلمات بازي کنيم

 

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=313373
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.