اتمسفر اشک
باز هم در همايشي چرکين، روي زخم شما مذاکره شد
پشت درهاي بسته تزوير عشق از شش جهت محاصره شد
ميزبان، عقرب سياه سعود ميهمان، مارها و کرکسها
مفتي مفت گوي الازهر نيز دعوت به اين مناظره شد
ابرها راه را نشان دادند اشکها رد شدند از اتمسفر
تا که عکس چهار طفل شهيد به تمام جهان مخابره شد
خاتم اندر مدينه آه کشيد، اشک يعقوب بُرد کنعان را
دل موسي گرفت در سينا، روح عيسي حزين به ناصره شد
نقشه کفر برملا شده است غزه امروز کربلا شده است
در هوا هرم روز عاشوراست زنده آن شور و خون و خاطره شد
تا در اين خاک بذر زيتون هست، دير ياسين و بيت حانون هست
هست تا در رگ زمين خون هست، ريشه اش (خاک اگر مصادره شد)
سامري بمب فسفري دارد از فلسطين دلِ پُري دارد
گاو او سر به آخوري دارد ران آن ماده گرگ ساحره شد
آي غزه بيا و با ما باش، بي خيال عرب جماعت شو
سيم ما وصل شد، ببخش اگر که زبان دلم محاوره شد!