وارد کردهايم
از نخود تا بيل و خودپرداز وارد کردهايم
هرچه لازم بوده از آغاز وارد کردهايم
نفت بدبو را به غربيهاي خنگ انداختيم
ادکلون با اولين پرواز وارد کردهايم
سنگ پا در حد کافي کنج هر حمام بود
تا مبادا کم بيايد باز وارد کردهايم
حاج عبدالله يک شب چندتايي عطسه کرد
از همان شب پشمک از قفقاز وارد کردهايم
تا به مردم در تفرج گاهها خوش بگذرد
قوري و قليان و زيرانداز وارد کردهايم
هر مقامي طبق عادت ساز خود را ميزند
ما هم از اين رو مرتب ساز وارد کردهايم
در پ?ِ ايجاد فرصتهاي شغلي رفتهايم
از بروندي چند کشتي غاز وارد کردهايم
چون فقط در مملکت، دکتر- مهندس ساختيم
از چغندرکار تا بزاز وارد کردهايم
مرغ «ميد اين» داخل از بس فالش قدقد ميکند
از اوگاندا مرغ خوشآواز وارد کردهايم
ساعتي صدها قلم از بال بز تا شير مرغ
با برندي کاملا ممتاز وارد کردهايم