در گروه
بس که سرگرميم و بهتر در گروه
ميرويم از صبح يکسر در گروه
در همايش، بانک، مترو، در سونا
نصف، آن ور، نصف، اين ور در گروه
زنگ تاريخ است اما بچهها
از وسط تا ميز آخر در گروه
خواندهام رانندهاي مطلب رسان
رفته با يک بنز خاور در گروه
وقت مهماني، عموها، خالهها
عمهها، خواهر، برادر در گروه
آن طرف، بيبي سَمن در حال چت
اين طرف، دايي مظفر در گروه
بچهها از بيغذايي رو به موت
سخت درگير است مادر در گروه
شوهري مانند همسر پيجگرد
همسري مانند شوهر در گروه
آرشيدا روي خوشخوابش دراز
بي خيال زخم بستر در گروه
کو دو تا بيکار؟ فعلا رفتهاند
کل بيکاران کشور در گروه
اين يکي ادمين بيش از صد نفر
آن يکي هم فالوئربر در گروه
طبق بعضي گفتهها هر چند که
هست تعدادي کلانتر در گروه
باز جمعي شعر سرقت ميکنند
چون که پيدا ميشود شرّ در گروه
شعر نيما را به نام کامران
يا به نام شيده بنگر در گروه
از همين رو جنگ و دعوايي به پاست
بدتر از هر جاي ديگر در گروه