حماقت بيماري لاعلاج

به گزارش روابط عمومي دفتر طنز حوزه هنري کارگاه اسرار و ابزار طنزپردازي با حضور استاد يوسفعلي ميرشکاک، يکشنبه بيست‌ و دوم دي ۱۳۹۸ در سالن آفرينش‌هاي ادبي حوزه هنري برگزار شد.

 

در بخش نخست چند قطعه از ايرج‌ميرزا توسط يوسفعلي ميرشکاک خوانده شد و به توانايي منحصر به فرد اين شاعر در استخدام ماهرانه واژگان خارجي مأنوس براي شيرين‌ترکردن کلام اشاره شد. سپس ميرشکاک ضمن بازخواني قطعه بسيار مشهور «قلب مادر»، ايرج‌ميرزا را به گواه اشعار متعددش در حق‌شناسي و پاسداشت مقام والاي مادر، از اين حيث ممتاز و کم‌نظير خواندند.

 

داد معشوقه‌ به‌ عاشق‌ پيغام‌

که‌ کند مادر تو با من‌ جنگ

 

هر کجا بيندم‌ از دور کند

چهره‌ پُرچين‌ و جبين‌ پُرآژنگ

 

با نگاه غضب‌‌آلود زند

بر دل نازک من‌ تير خدنگ

 

مادر سنگدلت‌ تا زنده‌ست‌

شهد در کام من‌ و توست‌ شرنگ

 

نشوم‌ يکدل‌ و يکرنگ‌ تو را

تا نسازي‌ دل او از خون‌ رنگ

 

گر تو خواهي‌ به‌ وصالم‌ برسي‌

بايد اين‌ ساعت‌ بي‌ خوف و درنگ

 

رَوي‌ و سين? تنگش‌ بدري‌

دل‌ برون‌ آري‌ از آن‌ سين?‌ تنگ

 

گرم‌ و خونين‌ به‌ منش‌ بازآري‌

تا بَرد زآينه قلبم‌ زنگ

 

عاشق بي‌خرد ناهنجار

نه،‌ بل‌ آن‌ فاسق بي ‌عصمت‌ و ننگ

 

حرمت مادري‌ از ياد ببرد

خيره‌ از باده‌ و ديوانه‌ ز بنگ

 

رفت‌ و مادر را افکند به‌ خاک‌

سينه‌ بدْريد و دل‌ آورد به‌ چنگ

 

قصد سرمنزل معشوق‌ نمود

دل مادر به‌ کفش‌ چون‌ نارنگ

 

از قضا خورد دمِ در به‌ زمين‌

واندکي‌ سوده‌ شد او را آرنگ

 

وان‌ دل‌ گرم‌ که‌ جان‌ داشت‌ هنوز

اوفتاد از کف‌ آن‌ بي‌فرهنگ

 

از زمين‌ باز چو برخاست‌ نمود

پي‌ برداشتن‌ آن‌ آهنگ

 

ديد کز آن‌ دل‌ آغشته‌ به‌ خون‌

آيد آهسته‌ برون‌ اين‌ آهنگ:

 

«آه‌ دست‌ پسرم‌ يافت‌ خراش‌

آه‌ پاي‌ پسرم‌ خورد به‌ سنگ»

 

پس از خواندن قطعه «قلب مادر» استاد ميرشکاک يادآوري اين حديث مولا علي (ع) را بي‌مناسبت نديدند:

 

«الحُمْقُ داءٌ لا?َداوا»

حماقت مرضي است که مداوا نپذيرد.

 

سپس استاد ميرشکاک با اشاره به زبان زنده غالب اشعار ايرج‌ميرزا خاطرنشان کرد:

مواجهه شاعران با زبان، دو وجه دارد:

 

الف) اخذ و اقتباس از زبان گذشتگان. مانند زنده‌ياد استاد مهدي اخوان ثالث و استاد علي معلم دامغاني

 

ب) رويارويي دليرانه با زبان زنده معاصر. مانند ايرج‌ميرزا، فروغ فرخزاد و شهريار

 

در بخش دوم کارگاه اسرار و ابزار طنزپردازي و در ادامه بازخواني ديوان حافظ، سه غزل از حافظ خوانده شد.

 

غزل شماره ??? با مطلع:

ياد باد آن‌که نهانت نظري با ما بود

رقم مهر تو بر چهره ما پيدا بود

 

غزل شماره ??? با مطلع:

تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود

سر ما خاک ره پير مغان خواهد بود

 

و غزل شماره ??? با مطلع:

پيش از اينت بيش از اين انديشه عشاق بود

مهرورزي تو با ما شهره آفاق بود

 

در ادامه اين شعر از نظر زيبايي‌شناسي، رندي و ظرافت بررسي شد.

 

در بخش پاياني «حسين مهرابي»، «محمدحسن صادقي»، «ميثم يوسفي» و استاد «ناصر فيض» سروده‌هاي خود را خواندند.

 

کارگاه اسرار و ابزار طنزپردازي به همت دفتر طنز حوزه هنري و با حضور استاد يوسفعلي ميرشکاک يکشنبه‌ها ساعت ۱۷ در حوزه هنري برگزار مي‌شود.

 

حضور در اين کارگاه براي عموم علاقه‌مندان به طنز و ادبيات آزاد و رايگان است.

 

محمدحسن صادقي، دفتر طنز حوزه هنري

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=313202
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.