معرفي کتاب «من اگر قاطي کنم»
دوستاني که پيشتر و بيشتر محمد سلماني را ميشناسند، ميدانند که از قديم طنزهاي زيبايي مينوشته اما هم جسته و گريخته نوشته، هم خيلي آنها را منتشر نکرده است. محمد سلماني در ذهن مخاطب عام يک غزلسرا است که شعرهايي عاشقانه و اجتماعي سروده، تا اينکه بالاخره کتاب «من اگر قاطي کنم…» به اصرار و پيگيري دوستان منتشر ميشود. اين مجموعه شامل طنزهايي است که پيشِ خود محمد سلماني بوده به اضافه طنزهايي از ايشان که خودش هم نداشته! و دوستان از اينور و آنور پيدا و جمعشان کردهاند. البته طنزهاي محمد سلماني از اين کتاب بيشتر است اما تعدادي از آنها بعد از انتشار کتاب پيدا شد که طبيعتا به چاپ نرسيد، بعضي از آنها هم فعلا پيدا نشده! احتمالا سلماني بعضي از طنزهايش را سر راه گذاشته و حالا که سالها از تولد آن طنزها ميگذرد، پيدا کردنشان خيلي سخت است. در کتاب «من اگر قاطي کنم…» سي شعر بلند و تعدادي رباعي و دوبيتي جمع شدهاند. کتابي که سال ۱۳۹۶ توسط انتشارات فصل پنجم با تيراژ هزار نسخه و در ۷۲ صفحه منتشر شد. تعدادي از شعرهاي بلند اين مجموعه، طنزهاي مشترک گروه نفَس (حسين نعمتي، ناصر فيض و محمد سلماني) است و باقي طنزها را طبيعتا خود محمد سلماني نوشته است. با هم چند شعر از اين مجموعه را ميخوانيم:
*
عقلتان پارهسنگ برميداشت
اين کلاه آن کلاه ميکردي
تازه از چاله آمدي بيرون
داشتي قصد چاه ميکردي
اشتباه گذشتهات کم بود
باز هم اشتباه ميکردي
داشتي روز و روزگارت را
روز روشن سياه ميکردي
زيرچشمي نگاه ميکردم
چارچشمي نگاه ميکردي
من به نوعي نگاه ميکردم
تو به نوعي گناه ميکردي
آب و جارو دوباره دستت بود
خانه را روبهراه ميکردي
گفتم اين قطعه را زماني که
گريه در دادگاه ميکردي
*
چندي است کمي تيره و تارم تو نميري
چون آينه پشت غبارم تو نميري
با آجر و گچ، آهن و سيمان اتاقم
از چارطرف زير فشارم تو نميري
دلتنگ چنينام که تو دلتنگ چناني
کم مانده که چون ابر ببارم تو نميري
يک شانه مردانه نديدم که در اين شهر
يک لحظه بر آن سر بگذارم تو نميري
با غير مباد اينکه بگويند: «به ما چه؟»
زخم دل خود را نشمارم تو نميري
با اينکه نرنجيدهام از شخص تو اما
از غير تو بسيار شکارم تو نميري
گويند بميريد که در مرگ رهاييست
من حوصل? مرگ ندارم تو نميري
در کشور من قحطي مرد است که بايد
در باغچهام تخم بکارم تو نميري
ديري است که جز درد جدايي نکشيدم
بدجور در اين شهر خمارم تو نميري
روحالله احمدي، دفتر طنز حوزه هنري