آشنايي با نگارش طنز و کمدي در ادبيات نمايشي، قسمت دوازدهم
در قسمتهاي قبل به ۱۰ وضعيت نمايشي (اشتباه، تلافي، عدم تناسب علت و معلول، تکرار، انتخاب بر سر دو راهي ، وضعيت اشتباه، عناصر متضاد و متناقض، تداخل رويدادها، اغراق و غلو و دستِ کمگيري، جابجايي) از ?? وضعيت نمايشي براي طراحي کمدي و طنز پرداختيم و در اين قسمت به ادامه شرح وضعيت «رفتار و صفات انساني» خواهيم پرداخت:
وضعيتهاي نمايشي بر اساس رفتار و صفات انسانها(بخش دوم)
ج) حکايت دروغگويان و حقهبازان، چاپلوسان و لافزنان
حقهباز موجودي است طماع، مقلد، شهوتران که براي رسيدن به مقاصد خود کلکهاي غريبي ميزند اما کلاً احمقي است که با وجود حقهباز بودن، وي مرتباً کلک ميخورد. حقهبازان معمولاً دستياري هم دارند آنها مسابقهاي را با کلک ميبرند و يا با کلک به دزدي مبادرت ميورزند و يا خود را به مردن و ناخوشي ميزنند. (که به اين موضوع در بحث وضعيت دسيسه و جابجايي در نقش ها نيز اشاره شده است)
دروغ گويان
در بعضي از طرحهاي داستاني مربوط به دروغگويان آنها مطالبي را به دروغ ميگويند. اما در کمال حيرت، عملاً آن ماجراي دروغ به وقوع ميپيوندد و دروغگو خود درگير همان ماجراي ساختگي خود ميشود که هم اينک در واقعيت به وقوع پيوسته است و بدين ترتيب باعث ايجاد لحظات کميک و در نهايت نيز مجازات دروغ گو ميگردد. البته رسوايي دروغگويان نيز جنبه ديگري از کميک خواهد بود؛ بدين نحو که تمامي دروغهاي آنان در طي شرايطي ناگهان رسوا ميگردد.
چاپلوسي
دروغگويان در نظام اداري به چاپلوسان ميپيوندند، چرا که يکي از ويژگيهاي چاپلوسي دروغگويي است. برخي آثار مهران مديري بر همين اساس شکل گرفته اند.
لافزني
لافزني يکي ديگر از جنبههاي دروغگويي است که به خودستايي نيز مربوط ميشود که در اين وضعيت دروغ در جهت ستايش از خود و شرح قهرمان پردازيهاي شخصيت داستان متمرکز ميگردد. بدين ترتيب، لافزنان نيز ميتوانند پايهگذار داستانهاي طنز باشند.
د) حکايت دلقکان و حاضرجوابان
اينها کساني هستند که رفتار مضحکي داشته و جواز حرف زدن و انتقاد کردن از هر کسي را در هر جايي دارند.(بالاخص پادشاهان) اما معمولاً بر اساس آنها کمتر ميتوان داستان فاخر طنزي را بنا نهاد. در اين مورد ميتوان به تمامي داستانهايي که در تئاترهاي سياهبازي بر اساس خصيصههاي سياه، بنا نهاده شده است، اشاره کرد.(با همان خصوصياتي که مربوط به نمايشهاي سياه بازي است.)
ه) حکايت خسيسها، ترسوها، وسواسها
در داستانهاي طنز معمولاً اين افراد از وضعيت رفتاري خود ، خصيصههايشان و همچنين نگرش اطرافيان به آنها آگاه نيستند. چرا که اگر ميدانستند، يا آن را پنهان ميکردند و يا آن عادت را ترک ميکردند. به هر تقدير آنها علي رغم طرد نسبي از سوي جامعه همچنان به کار خود ادامه ميدهند. در صورت مخالفتهاي نسبي اطرافيان نيز، اين افراد همواره توجيه خاص خود را دارند. به عنوان مثال آنها خساست خود را مقتصد بودن، ترسشان را محتاط بودن قلمداد ميکنند. وسواسهايشان را نيز به حساب پاکيزگي ميگذارند.
در داستانهايي با وضعيت فوق، معمولاً بلاهايي بر سر خسيسها، وسواسها و ترسوها، نازل مي شود که همواره از وقوعشان بيمناک و نگران بودهاند. به عنوان مثال، يک خسيس همواره در آستانه از دست دادن پول خود قرار ميگيرد و کسي که ترس مفرطي از دزديده شدن اتومبيلش را دارد، حتماً ماشينش در قسمتي از داستان دزديده ميشود و بالاخره وسواسها نيز در معرض انواع آلودگيها و کثافات قرار ميگيرند. همچنين است خانوادههايي که در تربيت فرزندان خود حساسيت دارند صاحب بچههاي احمقي ميشوند. همانگونه که در بحث اغراق ذکر گرديد بار ديگر اين نکته را متذکر ميشوم که طرح اين خصوصيت در صورت اغراق همه جانبه ميتواند طنز را به سمت يک طنز سخيف سوق دهد. اين گونه طرحهاي داستاني زماني يک طنز مطلوب محسوب خواهند شد، که اغراقي در حد باورهاي موجود داشته باشند. طرح داستاني يکي از آثار لورل و هاردي کاملاً بر اساس خصيصه وسواس قوام يافته است. در اين فيلم عدة زيادي به شکل وسواس گونهاي خود را مق?ّد به ساخت و اتمام يک پازل مينمايند.
طرح داستاني فيلم «ليلي با من است» نيز بر اساس ترس شخصيت کمدي از جبهه، بنا گذاشته شده است.
«خسيس مولير» نيز بهترين مثال براي وضعيت خست محسوب ميشود.
کمروها و انسانهاي مقيد
کمروها به دليل رودربايستي و تعارف، گاه به خاطر يک قول ساده خود را مقيد به انجام اعمالي سخت ميکنند و همين موضوع لحظات کميکي را در طول داستان خلق ميکند.
و) حکايت فضولها و حرافها و حسودها
فضولي و حرافي نيز از جمله خصيصههايي است که براساس آنها وضعيتهاي کميکي در داستانهاي طنز خلق شده است.
فضولها
کشفيات فضولها و موضوعاتي که آنها درباره آن کنجکاوي ميکنند مواردي هستند که براي طراحي داستانهاي طنز با اين موضوع، استفاده ميشوند. گاه فضولها از طريق اطلاعات به دست آوردهشان نيت و تصميمات خود و يا شخصيتهاي ديگر داستان را تغيير ميدهند. به هر تقدير، آنچه که مسلم است اطلاعات فضولان در رويدادهاي داستان نقش تعيين کننده دارند. براي نگارش چنين وضعيتي در نظر داشت که خصوصيت فضولي به عنوان يک سوژه مد نظر قرار نگيرد؛ بلکه بيشتر به حوادث و عوارض حاصل از آن پرداخته شود؛ چراکه در غيراين صورت، اثر خلق شده بيشتر به سمت هجو صفت فضولي پيش خواهد رفت. بنابراين داستانپردازي براساس اعمال فضولان و رفتار آنها در خلق طنز مطلوب بسيار مهم و حياتي است.
حرافان
وضعيت داستاني حرافها معمولاً از بيان حرفي آغاز ميشود که نبايد بيان ميشد. در ادامه داستان نيز افراد ديگري تمام تلاششان را صرف رفع و رجوع همان بيان اشتباه و جبران مافات گفتههاي وي بر بيايند؛ و تا حدودي هم موفق مي شوند. اما درست زماني که قرار است همه چيز رو به راه شود؛ حراف، حرف نابجاي ديگري را مطرح ميکند و بالاخره اين چرخه تبديل به وضعيت اشاره شده در مبحث حرکت زنجيرهوار بازي دومينو ميشود و لحظات کميک داستان را به وجود ميآورد.
حسادت
طرحهاي داستاني که بر اساس خصيصه حسادت شکل ميگيرد، معمولاً پيرامون موضوعات بيارزش و به نظر مضحک است. در واقع هر چه دغدغه شخصيتها براي تصاحب امور پوچ و بيمحتوا بيشتر باشد، کمدي نيز بهتر خواهد بود.
مانند حسادت يک خانم خانهدار بر سر با کلاس بودن نوع آشغالهاي همسايه مجاور شان
حسادت در ادامه به وضعيت چشم و هم چشمي نيز منتهي ميشود که بر اين اساس نيز آثار طنز زيادي نگاشته شده است. معمولاً قهرمانان حسادت و چشم و هم چشمي در فيلمهاي طنز، زنان هستند.
چند نکته و تاکيد
- کشفيات فضولها، موجب تغيير يافتن انگيزههاي خود و اطرافيانشان شده و اين کشفيات داستان اصلي را تحت تأثير قرار ميدهند.
- حرافها معمولاً حرفي را ميزنند که نميبايست زده ميشد و افراد ديگر در صدد جبران خسارت آن حرف بر ميآيند.
- حسادت بر سر موضوعات بي ارزش باعث موقعيت کمدي ميشود.
شکمبارهها
کسي که با عجله مشغول خوردن چند غذاي رنگين است، به طوري که در همان حال چشمش به غذاهاي ديگر مانده خندهدار است.
بر اساس اين خصيصه نيز آثاري زيادي نوشته شده اما معمولاً اين خصيصه کمتر به عنوان طرح اصلي داستان استفاده ميشود و بيشتر در کنار وضعيتهاي ديگر به خلق موقعيتهاي کميک کمک ميکند.
در قسمتهاي بعدي به وضعيتهاي باقيمانده اشاره خواهيم کرد.
فرزين پورمحبي، دفتر طنز حوزه هنري
اين مطالب را هم بخوانيد:
آشنايي با نگارش طنز و کمدي در ادبيات نمايشي – قسمت اول
آشنايي با نگارش طنز و کمدي در ادبيات نمايشي – قسمت دوم
آشنايي با نگارش طنز و کمدي در ادبيات نمايشي – قسمت سوم
آشنايي با نگارش طنز و کمدي در ادبيات نمايشي – قسمت چهارم
آشنايي با نگارش طنز و کمدي در ادبيات نمايشي – قسمت پنجم
آشنايي با نگارش طنز و کمدي در ادبيات نمايشي – قسمت ششم
آشنايي با نگارش طنز و کمدي در ادبيات نمايشي – قسمت هفتم
آشنايي با نگارش طنز و کمدي در ادبيات نمايشي – قسمت هشتم
آشنايي با نگارش طنز و کمدي در ادبيات نمايشي – قسمت نهم