در لزوم استفاده کمتر از اينترنت و تلفن همراه

 

 

سال ها پيش بود مشکل تر

ارتباطات بين نسل بشر

آن زمان ها اگر کسي مثلا

بود دنبال شاعري چون من

بايد از هر طريق بود امکان

رو مي انداخت هِي به اين و به آن

تا سر انجام توي اين دنيا

يک نفر آشنا شود پيدا

سخت بود ارتباط با افراد

مانع و سد ز بس که بود زياد

حال از دکتر و وکيل و مدير

تا رييس فلان نهاد و وزير

همه هستند حاضر و ناظر

داخل فيس بوک و توييتر

نخوري مطلقا به مانع و سد

بفشاري اگر که دکمه اَد

مي شوي دوست با هنرپيشه

عوض صرف پول در گيشه

مي دهي پُز که من به جان خودم

با «شريفي نيا» فِرِند شدم

شده‌ام آدمي مهم انگار

ديده پيج مرا «رضا گلزار»

يا در اوج مذاکرات اخير

داده پاسخ به من جناب وزير،

زير کامنت من سه قلب و دو گل

پست کرده کنار يک سنبل

بي ادا و اصول تر شده اند

همه سهل الوصول تر شده اند      

اين روابط که بين آدم ها

شده آسان و بيشتر همه جا

گرچه باشد رويه‌اي مرغوب

که کند يک وزير را محبوب،

گرچه هستند با اهميت

موقع کسب راي از ملت،

گرچه هستند لازم و واجب

نيست ديگر زيادي اش جالب

ديگر آدم ندارد آسايش

وقت خواب و نوشتن و ورزش

گر کني با کسي زماني قهر

پس زِ دستش کني فرار از شهر

وانگهي توي چاه هم بروي

يا به مريخ و ماه هم بروي

بروي لاجرم به قبرستان

گم شوي در کوير و کوهستان

مي کند خفت آن طرف درجا

در تلگرام و فيس بوک تو را

::

گرچه دارم عرايض بسيار

گوشي ام زنگ مي زند انگار

پشت خطّي‌است از نيوجرسي

از توجه به صحبتم مرسي!

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=311193
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.