توفيقِ توفيق
بررسي کارنامه هنري و مديريتي حسن توفيق، به عنوان يک کاريکاتوريست و صاحب امتياز روزنامه، حاوي نکات پنهان بسياري است که شايد همواره در ميان خلاقيتها و نوآوريهايش مغفول مانده باشد. بدين جهت بد نيست براي روشنتر شدن دامنه فعاليتهاي گستردهاش، به اختصار به مرور برخي نکات بپردازيم.
براي حسن توفيق ميتوان سه دوره کاري را در نظر گرفت. دوره نخست کاري حسن توفيق در تحريريه در خلال سال هاي ۱۳۲۲-۱۳۳۲ است. ارديبهشت ۱۳۲۲، نخستين طرح جلدش که متاثر از کاريکاتوري از عصر قاجار در مطبوعه «کشکول» بود، با امضاي «ح.توفيق» منتشر و در ۱۸سالگي آرام آرام به جمع بزرگان هيئت تصويريه اضافه مي شود.
در اين دهه طرح جلدهاي توفيق از تنوع بالايي برخوردار است و آثار کاريکاتوري متنوعي از داوري، تجارتچي، دولو، خطيبي، ماهر، ياسري، خرسندي، جاهد، معدنچي، ميربابايي، محصص، نعمت اللهي، نيکزاد و سايرين روي جلد توفيق ديده ميشود اما به فاصله اندکي از ورود حسن توفيق، محور اصلي کاريکاتورهاي جلد، آثار حسن توفيق است. از خاطر نبريم که دوره دوم توفيق به مديريت محمدعلي توفيق، از پيچيدهترين دورههاي تاريخ مطبوعات فارسي به شمار ميرود. از يک سو با آزادي مقطعي مطبوعات روبهرو هستيم و از ديگر سو توفيق بارها و بارها به محاق سانسور و توقيف ميرود و گاه با اسامي متفاوتي همچون «يزدان»، «بهرام»، «زندگي»، «مستحکم»، «دنياي امروز» و حتي «بابا آدم» منتشر ميشود.
طرح جلدهاي حسن توفيق بر صفحه نخست اين جرايد، اصالت توفيقي بودن آنها را امروز تاييد ميکند. او در اين دهه، با سردبيراني همچون ابوالقاسم حالت، پرويز خطيبي، محمدامين محمدي، حسين فرزام بهبودي و برادرش حسين توفيق همکاري موثري داشت. سرلوحه زير نشانه نوشته مطبوعه در اين دوره «بسي رنج بردم در اين سال سي/ که بيرون کنم وارث دارسي!» است که نشان از خط مشي سياسي و فکري تحريريه و تصويريهاش دارد.
از مرداد ۱۳۲۶، نشانه تصويري و پرچم حزب خران (دوره اول) را خلق ميکند. در مواردي با اسم مستعار تصويري «عمل حسن سه عباسي» (ارجاعي به شوخي با فضاي مينياتورهاي رضا عباسي) حتي با خودش مطايبه ميکند. در تحريريه نيز با اسامي متنوع «ميرزا قشم شم»، «شرمسار» و «خشن» متن طنز و فکاهي مينويسد. هوشمندانه کاراکتر «ملت» را خيلي زودتر از شخصيت «کاکاتوفيق» به مخاطبان معرفي ميکند و حضورش را در اکثر جلدهاي توفيق در اين دوره نشان ميدهد. با کشيدن کاريکاتورهاي اصلي در توليد اولين کتاب جيبي توفيق (فروردين ۱۳۲۹) مشارکت مستقيم دارد. برگزاري اولين دوره کلاسهاي آموزشي کاريکاتور در ايران و سازماندهي کردن تيم کاريکاتور توفيق از ديگر خلاقيتهاي اوست.
از اوايل دهه ۳۰، نمونه آگهيهاي کلاس تعليم کاريکاتورش به طور مرتب در توفيق و ساير نشريات منتشر و به مرور با جذب و آموزش نيروهاي جوان و مستعد، سبب تضمين شکوفايي آتليه کاريکاتور توفيق در دوره سوم شد. همکارياش با ساير نشريات طنز، از جمله مجله «ماه» (به امتياز اسداله شهرياري) نشان از پرکاري مضاعف او در اين دوره دارد. دوره دوم کاري حسن توفيق، از اسفند ۱۳۳۶ لغايت تير ۱۳۵۰، مقارن با صاحب امتيازي او و همکاري با برادرانش (حسين و عباس) در هدايت سُکان روزنامه و بازگشت اعتبار آن از «فکاهي» به «توفيق» با سرلوحه «توفيق روزنامه اي است ملي و مستقل که به هيچ حزب و دسته و جمعيتي بستگي ندارد بجز حزب خران» است. احياي دوباره حزب خران، آزادي بيان در اداره جلسات، تفکيک ساختمان تحريريه و چاپخانه (شاه آباد، باغ سپهسالار) از آتليه تصويري (چهارراه استامبول)، ورود دهها نويسنده و طراح جوان و خوش آتيه، برندسازي براي توفيق با خلق شخصيتهاي کاکاتوفيق، گشنيزخانم، ممولي، کُري و…، در کنار انتشار منظم ماهنامه، سالنامه، کتاب جيبي، آلبوم توفيق، توفيق هوايي (اشتراک خارج از ايران)، کارت پستال و لوازم جانبي (از جمله عينک مخصوص براي ديدن کاريکاتور سه بُعدي، ضميمه بند تنبان در شماره ويژه اسفند ۱۳۳۸، صدور کارت حزب خران، تمبر کاکا و…) و برگزاري مسابقات کاريکاتور در طول سال و نيز نمونه تبليغات کاريکاتوري که با ايدههاي او در اين دوره منتشر ميشود در عين مقبوليت عوام، مورد تشويق منتقدان و خواص نيز هست.
مکاتبات بسياري از رجال عرصه فرهنگ، ادب، هنر، ورزش و علم شاهد اين مدعا است. انتشار کميک مصور دنبالهدار قصههاي کاکاتوفيق در توفيق، به مثابه داستانهاي پاورقي اولين بار در سال ۱۳۳۷ توسط او منتشر ميشود. بسياري از جلدهاي اين دوره، به خاطر پيشبينيهاي وقايع سياسي روز به چاپ دوم و سوم رسيدهاست که به جرئت اکثرشان طرحهاي او هستند. حسن توفيق در اين دوره کاري، از مطبوعهاش يک شهرفرنگ تمام عيار جهاني خلق ميکند که به مجلاتي همچون پانچ (انگلستان)، مَد (آمريکا)، شارلي ابدو (فرانسه)، آق بابا (ترکيه) و… پهلو به پهلو ميزند و به مراتب از آنها سَرتر است.
اما دوره سوم کاري حسن توفيق، از تيرماه ۱۳۵۰ به بعد آغاز ميشود. دورهاي که روزنامه به شکلي ناجوانمردانه و خلاف قانون مطبوعات و با فشار حاکميت توقيف ميشود و توفيق که قلمش طرفداران بيشماري دارد، آن را بر زمين گذاشته و اين بار با برداشتن خودنويس در مقام يک وکيل، با مکاتبات با ساير نشريات، درج آگهي و اعلان، توليد توفيق شفاهي و جمع آوري اسناد و مدارک مستدل و کم نظير از شهرباني و وزارت اطلاعات، در پي اعاده حيثيت از جريدهاش برميآيد. به اقرار شفاهي و مکتوب بسياري از رجال عصر پهلوي، توفيق هرگز قلمش را نفروخت، بلکه بارها و بارها مچ توقيف کنندگانش را گرفت و رندانه و کنايهآميز رسوايشان کرد. شراکت با حضرت ابوالفضل(ع) به جاي اميرعباس نمونهاي از اين موارد است. تاريخ مطبوعات معاصر ايران وجود اين «گنجينه پژوهشي و خزانه تحقيق» يعني «مطبوعه توفيق» را مديون و مرهون خدمات شبانه روزي و مخلصانه اين خاندان و بزرگ ايشان «حسن توفيق» است. عمر و سلامتش دراز باد.